سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس عقل، پس از ایمان به خداوند ـ عزّوجلّ ـ، دوستی با مردم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» المومن زیرک

المومن زیرک

روزی پیرمردی توی بیابون گیر کرده بود.نه آبی و نه غذایی.دیگه قدم از قدم نمی تونست برداره.شیطون ظاهر شد و گفت :من بهت غذایی چرب و نرم و آبی گوارا می دهم به شرط اینکه ایمانتو به من بدی!
مرد گفت :نه من همچین کاری نمی کنم.
شیطان نا امید نشد.دوباره آمد و گفت :یک عمر عبادتت توی این صحرای بی آب و علف از بین می ره و می میری بی آنکه کسی از تو خبر دار بشه...بیا شرط منو قبول کن بعد که زنده موندی هر چه خواستی عبادت کن.
مرد قبول نکرد.بعد فکری به ذهنش رسید...
به شیطان خبر داد که من شرطو پذیرفتم.شیطان دست به کار شد و آب و غذای مفصلی آورد...مرد وقتی سیر شد گفت:الهی شکر

شیطان عصبانی شد و گفت:یعنی چه؟من به تو آب و غذا دادم اونوقت تو می گی"الهی شکر؟"
به نظر شما مرد چه جوابی داد؟اگه شما بودین چی می گفتین؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 89/11/11 :: ساعت 11:22 صبح )
»» به نظر من خدایی نیست!

به نظر من خدایی نیست !

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.
وقتی به موضوع “خدا ” رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟

آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.

مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.

مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش بلند و اصلاح نکرده پیدا نمی شد.

آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.

مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد ! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

(قل ما یعبوأبکم ربّى لولا دعاؤکم (فرقان، آیه ?? 

بگو پروردگار من به شما اعتنا نمی کند اگر دعای شما نباشد.





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 89/11/4 :: ساعت 9:14 عصر )
»» یا حسین(ع)

عاقبت این عشق هلاکم کند / در گذر کوی تو خاکم کند

بی سروسامان تو ام یا حسین/ دست به دامان تو ام یا حسین

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 89/9/26 :: ساعت 2:56 عصر )
»» حسین(ع)

 

هان!به خدا اگر مرا بکشید،خداوند،میان شما درگیری می اندازد و خون ها تان را می ریزد،سپس برایتان،جز به این رضایت نمی دهد که عذاب دردناکِ شما را دو چندان کند.(امام حسین ع-البحار52/54)

آیةالله خامنه ای:فداکاری بزرگ حضرت حسین بن علی(ع) وجدان تاریخ را بیدار کرد و اسوه و الگویی برای نسل های بعدی شد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 11:3 عصر )
»» وداع با بقیع

 ....ساعتی بعد از نماز مغرب و عشا بود که گفتم برم بقیع برای وداع،اصلا فکر کردنش هم برام سخت بود به هرحال رفتم،به صحن مسجد حضرت رسول خدا (ص) که رسیدم به حضرت همانند زمانی که میرم حرم امام رضا(ع) ایستادم و سلام دادم بعد رفتم بطرف بقیع هوا تاریک بود درب بقیع هم بسته بود، بیرون اون پائین پله ها ایستادم تو حال خودم بودم شروع کردم به سلام دادن و ابراز انزجار از دشمانان اونایی که به اولاد رسول خدا ظلم کردند و میکنند.همین طور که تو حال خودم بودم در ذهنم یاد آوری این چند روزی را که می آمدم بقیع و علاوه به راز و نیاز به مسلمان هائی که به دنبال اولاد رسول خدا بودند و با جواب انحرافی وهابیون اونجا روبرو می شدند ،کمک می کردم و با صدای بلند با زبان فارسی و اینگلیسی بهشون میگفتم که اونجاست و با بالا و پایین بردن دستم اشاره می کردم که امام حسن مجتبی (ع) ، امام زین العابدین(ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام سجاد(ع)و میگفتم که اون گوشه هم فطمه بنت اسد(س) هستش که گاهی هم با اعتراض وهابیون روبرو می شدم و یک بار هم یک ضربه مشتی از اونها خوردم ،خلاصه حال هوایی داشتم راستش توصیف اینجور جاها خیلی سخته ، همین طور که با امامانم صحبت میکردم دیدم همسرم سمت راستم کمی عقب ایستاده،به هر حال نمی دونم چطوری جداشدم خیلی پکر بودم.انشاالله قسمت وروزی شما هم بشه.انشالله



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 2:20 عصر )
»» محرم

امام خمینی:ماه محرم برای مذهب تشیع،ماهی است که پیروزی،در متن فداکاری و خون به دست آمده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 89/9/16 :: ساعت 7:31 صبح )
»» کعبه دلها

کربلا کعبه دلهاست خدا می داند

کربلا گلشن سرسبزعلی و زهراست

ما عزادارحسینیم که اشک غم او

دیدنش آرزوی ماست خدا می داند

تا چه حد وقت تماشاست خدا می داند

آبروی همه ماست خدا می داند



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 89/9/15 :: ساعت 9:54 عصر )
»» وداع با خانه خدا

 ...با همسرم از هتل ،برای طواف وداع زدیم بیرون،بعد از رسیدن به حرم چشمم که به کعبه افتاد بهم ریختم،با همسرم برای طواف وداع همراه شدم ،هر دور که می زدم نگاهی به کعبه می کردم،دلم می سوخت که داشتم ازش جدا می شدم.هفت دور چه زود تمام شد رفتیم نماز و بعد هم رازو نیاز،دیگه تو حال خودم نبودم،به همسرم گفتم بریم یک جائی بایستیم که خونه خدا از اونجا خیلی قشنگ دیده میشه،رفتیم همسرم گفت چقدر جالبه سریع ایستاد برای نماز اون نماز میخوند و من مات و مبهوت به کعبه نگاه می کردم.همسرم بعد از نماز ایستاد به رازو نیاز و بعد راه افتادیم که بریم همینطور که به کعبه نگاه می کردم احساس کردم به من لبخند میزنه اصلا طوری دیگر شده بود خواستم دستم را بالا بیارم باهاش بای بای کنم اما انگار دستم شده بود هزار کیلو،به هر حال دستم را بالا بردم و شروع کردم به بای بای ؛ یورکی راه میرفتم که پشتم بهش نشه یک چشم براه داشتم و چند چشم به کعبه که یواش یواش عمارت و ستونها جلو اومدند و دیگه ندیدمش.خیلی بهم سخت گذشت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 89/9/11 :: ساعت 7:16 عصر )
»» سفر عشق

با سلام به همه دوستان

امروز عازم سفر حج تمتع هستم و ان شاالله نایب زیاره همه شما البته اگر لایق باشم.

کاروان ما از مشهد به شماره19014 به مدیریت دکتر حسین حسین پور می باشد.

اسم سفرم رو گذاشتم سفر عشق و در حال تهیه سفرنامه ای با همین نام هستم.

التماس دعا از همه شما دارم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 89/8/4 :: ساعت 6:38 صبح )
»» چت با خدا

وقتست که باخدای خود chat بکنم
در site مکه مکرمه search رحمت بکنم
Hard دل خویش را زِ virus گناه
Del all بزنم دوباره format بکنم.
انشالله دارم خودمو آماده میکنم برای حج تمتع،خلاصه درونم غوغائی هست و...


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 89/7/19 :: ساعت 9:51 صبح )
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 206
>> مجموع بازدیدها: 384419
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب