چرا دولت نمی آید به جای هدفمند کردن یارانه ها به شکل نقدی فکری دیگر بکند.
برای مثال:
1- اگر دولت به دادپخت نان برسد و مدیریت خوبی برای نان که همیشه و همه اقشار مردم با آن سروکار دارند و از اقلام ضروری همه مردم می باشد،بکند خواهید دید که چقدر در مصرف گندم وآرد صرفه جویی می شود و چه مقدار ارز کمتری بابت خرید گندم از کشور خارج می شود.
2- مدیریت در ساخت و ساز های مسکونی و اداری و کمک به مردم جهت باز سازی درو پنجره منازلشان تا پرت برودتی و گرمایی نداشته باشند.و باز هم خواهید دید که چه مقدار در مصرف برق و گاز صرفه جویی خواهد شد و این یعنی پایین آمدن هزینه دولت.
3- مدیریت در امر ترافیک و جلوگیری از زیاد شدن ترافیک برای مثال :( با حذف نکردن سرویس ادارات جهت تردد از منزل به اداره و بلعکس)زیرا با حذف همین سرویس ادارات شما می بینید که خودروی بیشتری در سطح شهر به رفت و آمد در می آید و به تبعه آن هم ترافیک داریم و هم بالا رفتن مصرف سوخت مانند:بنزین، گاز وغیره به انضمام استحلاک خودروها و غیره که این خود یعنی بالا رفتن هزینه دولت در امر یارانه ها.
4- فشار مضاعف و پیگیری جدی به صنایع خودرو سازی کشور جهت تولید خودروهای کم مصرف و همچنین خودرو هایی که از ایمنی بیشتر و استانداردی بر خوردار باشد.
5- کنترل حقوق ها و پاداش کلان مدیران ادارات،شرکتها و صنایع.
6- کنترل حیف و میل اموال دولتی که در اختیار مدیران و کارمندان است.
7- کنترل واردات و بالا بردن تولید داخلی با نظارت جدی بر کیفیت آن .
8- جلوگیری از ولخرجی های شرکت های دولتی جهت داشتن تیم فوتبال با هزینه های میلیاردی. چرا باید مردم را مجبور کرد این نوع هزینه های غیر ضروری شرکت ها را بپردازند؟اگر شرکت برق،مس ،فولاد،نفت ویا هرشرکت و سازمانی می خواهد میلیاردها تومان برای باشگاه فوتبال خود خرج کنند به شهروندان ایرانی چه ربطی دارد که این هزینه ها را به شکلهای مختلف بپردازند؟
9- اگر شرکت ملی پالایش و پخش می خواهد برای دفاتر جدیدش برجهای لوکس بخرد، چرا فشار این اصراف کاری ها را مصرف کننده ایرانی بپردازد؟
10- جلو گیری از ولخرجی و بی انضباط مالی دولت.
قابل توجه غرب باوران عافیت طلب
امروز فلسفه مدرنیته در غرب مرده است.
امروز پایان فلسفه غرب و افول آمریکاست.
امروز دستاوردهای عصر روشنگری شکست خورده است.
این موضوعات را کسی مطرح کرده است که او را بزرگترین فیلسوف تحلیلی ایالت متحده و بلکه بزرگترین فیلسوف غرب لقب داده اند.او ریچارد رورتی ، معروف به فیلسوف امید بود.
ریچارد رورتی چند سال قبل از وفاتش می گوید: دیگر قرن آمریکا تمام شده و پتانسیل غرب هم به پایان رسیده است. البته این مطلبی است که در حال حاضر بسیاری از فلاسفه و استراتژیستهای غرب روی آن اجماع دارند.رورتی اسلام را عامل افول آمریکا و پایان پتانسیل غرب می داند و می گوید:مسلمانان همه آرزوهای غربی را به باد دادند و ما را تبدیل به آدمهایی ترسو و حقیر کرده اند.
اما با این حال می بینیم که چگونه افراد نادانی در قالب بعضی از گروه ها مانند، کارگزاران،مشارکت واصلاح طلبان،
آمریکا را رسماً به عنوان مدینه فاضله خود دانسته و همان طور که در روز سیزده آبان هم مشاهده کردید دیدید که در
شعار هایشان از غرب و آمریکا می خواستند که آنها را نفروشند و خطاب به اوباما شعار می دادند که (اوباما با ماایی یا
با اونا).غافل از این که از نظر آمریکایی ها اینان که پدر معنویشان عبدالکریم سروش و رهبر سیاسی شان سید محمد
خاتمی است،انسانهایی عقب مانده و بی سواد هستند.
و البته آمریکایی ها هم رسماً اعلام کردند پولی که آمریکا خرج جنبش اصلاحات در ایران کرد در واقع به دور ریخته است.
چرا که نا توانی اصلاح طلبان سه طرح استراتژیک آمریکا را برای براندازی جمهوری اسلامی در ایران به شکست کشاند.
که این سه طرح شامل:طرح مهندسی معکوس از فوکویاما،طرح پایان تشیع تا سال 2010 از مایکل برانت و طرح شبکه
سازی از مسلمانان لیبرال از پنتاگون بود.
تروریسم
تروریسم عبارت است از توسل به زور و اقدام های خشونت آمیز باانگیزه ها و اهداف سیاسی یا غیر سیاسی که به طور پراکنده و مخفیانه انجام می پذیرد،به گونه ای که ( عنوان دفاع مشروع بر آن قابل صدق نباشد).
در ادامه دو اصل مشترک و مورد قبول وجدان بشری و حقوق بین الملل، حقوق داخلی و فقه مورد اشاره قرار می گیرد: 1- دفاع مشروع مجاز از حقوق طبیعی انسان است.
2- ترور اقدامی غیر انسانی و از نگاه وجدان بشری محکوم است.
مهم است که بتوانیم میان این دو اصل تمایز قائل شویم.
پرسش اصلی این است که آیا برای تشخیص میان این دو معیاری مورد قبول همگان وجود دارد؟
انجام عمل دفاع مشروع،خواه در جهت دفاع از سرزمین و حاکمیت و خواه برای حفظ جان و ناموس،مشروط به داشتن شرایط و رعایت ضوابطی است که عبارتند از:
الف)باید تجاوزی رخ دهد تا به منظور مقابله با آن، دفاع مشروع، مجاز باشد.
ب)راهی جز توسل به زور وجود نداشته باشد.
ج)اقداماتی که در جهت دفاع صورت می پذیرد باید به لحاظ کمیت و کیفیت با دفع تجاوز متناسب باشد.
پس توسل به زور تنها در مورد دفاع مشروع و دفع تجاوز آن هم با رعایت ضوابطی خاص مجاز شمرده می شود و هرگونه اقدام خشونت آمیز و خارج از این چار چوب از نگاه فقه و حقوق محکوم است.
اما ترور طیف وسیعی از اقدام های خشونت آمیز را در بر می گیرد.
1- ترور با اهداف غیر سیاسی
حکم فقهی این گونه اقدامها روشن است.زیرا کسانی که با اهداف غیر سیاسی به ایجاد رعب و وحشت بپردازند و امنیت جامعه را مختل کنند مصداق محارب و مفسد فی الارض اند.
2- ترور با اهداف سیاسی
استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را می توان بر دو گونه دانست.
الف)اقدامات تروریستی علیه مردم.این گونه اقدامات با هر هدفی که سامان داده شود،از نگاه وجدان بشری محکوم است و مصداق تروریسم محسوب می شود.در اسلام حتی به هنگام دفاع مشروع نیز کشتن افراد بی گناه تعقیب فراریان و....مجاز شمرده نشده است.
ب)اقدامات تروریستی علیه حکومت ها، این گونه اقدامات از موارد اختلاف اختلاف سازمانها و کشورهای مختلف است. هرگروه و کشوری بر اساس عقیده و منافع خود در باره آن قضاوت می کند. برخی آن را تروریسم و برخی مبارزه در راه آزادی و ....معرفی می کنند.اقدامات خشونت آمیزی که افراد،گروه ها یا حکومتها با انگیزه سیاسی و در خارج از چارچوب شرایط دفاع مشروع بر حکومت ها تحمیل می کنند از نگاه فقه اسلامی محکوم است و کسانی که به این قبیل اقدامات دست می زنند به عنوان یاغی معرفی می شوند.
این روزها، منبع: کیهان |
یک کشوری که بیست و چند سال است با اسرائیل مخالفت کرده، دست اسرائیل را از نفتش کوتاه کرده، روابط بکلی قطع است و او را غاصب می داند و مسلمین را دعوت به اتحاد می کند که این را باید بیرون بکنید و او به ریش مسلمین دارد می خندد و آمریکای فاسد هم همین طور، باز این مسلمین از اسرائیل دست برداشتند و می خواهند با او مصاحبه کنند بعضی از آنها به تبع امر آمریکا و همه تبلیغات خودشان را متمرکز کردند به ضد ایران، یک دفعه از خودشان نمی پرسند که آخر قضیه چیست.
اینقدر سرسپردگی به آمریکا، اینقدر سرسپردگی و ترس، ذخایر خودتان را تقدیم آمریکا می کنید و _ از او هم – با او هم روابط دارید و از او هم عذر می خواهید و خوش خدمتی و خوش رقصی هم می کنید.
(از سخنان گوهر بار امام خمینی)
از اول انقلاب اسلامی،همیشه عده ای تلاش کرده اند که در این مملکت فتنه ای بر پا شود، تا بتوانند از آن ماهی بگیرند، و تا توانسته اند کاری کرده ان تا این ملت دیندار و خوب کشورمان آب خوش از گلویشان پایین نرود.در این برهه از زمان که همه کشورهای استکباری به رهبری آمریکا ، برآنند تا جلوی خواسته به حق ملت کشور عزیزمان را در خصوص داشتن انرژی هسته ای به نحوی بگیرند و در این خصوص از هیچگونه تهدید و تحریمی دریغ نکرده اند، حال عده ای از روی نادانی و نا آگاهی و در این بین عده ای هم خود فروخته که از گفته هایشان معلوم است خوراک فکریشان از کجا بوده و به قول معروف ، سرشان تو کدام آخور اجنبی می باشد، با ادعا های پوچ و واهی خود آب به آسیاب دشمن ریخته و در لوای شعارهایی مبنی بر قانون مداری و قانون مندی،موجبات اغتشاش و نا امنی هایی برای ملت شریف کشور عزیزمان شدند و اینان بدون اینکه بویی از قانون برده باشند و یا شأنیتی برای آن قائل باشند ویا حتی معرفتی نسبت به قوانین جمهوری اسلامی ایران داشته باشند،علناً در مقابل قانون،مجلس که منتخب مردم می باشند و رهبری به عنوان ولایت فقیه،موضع گرفته وماهیت خود را نشان دادند که چقدر قانون گریز می باشند.وبا ادعا های واهی خود فقط موجب کشته شدن 20نفر از شهروندان عزیز ، تخریب و آتش زدن اموال مردم و بیت المال شدند. و اما آقای هاشمی من هر دو خطبه جناب عالی را گوش دادم و از شما بعید بود که آتش بیار معرکه باشید.آقای هاشمی دیدم و شنیدم که چگونه فرزندانتان در نماز جمعه تهران با موج سبز که در حال صوت و کف زدن بودند هم راه و هم صدا و به ایجاد هرج و مرج در اطراف نمازگزاران و خیابانهای اطراف شده بودند.دیدم وشنیدم که چگونه از آنهایی که موجب سلب آسایش مردم و تخریب بیت المال شده بودند و عده ای دیگر از سردمداران آنها که در خانه های تیمی این اغتشاشات را کنترل و هدایت می کردن،حمایت کرده و خواستار آزادی همه آنها شدی. در حالی که خود شما بیشتر از هرکس می دانید سردمداران آنها چه کسانی بوده و چه برنامه هایی داشته و چه اهدافی را دنبال می کرده اند.البته با توجه به مستنداتی که در باره آنها موجود می باشد شاید شما دست پیش می زنید که پس نیفتید یعنی اینکه می ترسید نکند رد پای فرزندانِ دُردانه تان هم در این میان مثل خورشید در روز روشن پیدا می باشد ببینی که چه گندی زده اند.آقای هاشمی شما وزنه ای برای این مردم وانقلابشان هستید و داراری احترام ویژه ای بین مردم ، آقای هاشمی از شما انتظار می رفت، پا پیش گذاشته و نگذارید که تاریخ دوباره تکرار شود و جنگ جملی دیگر بر اساس ادعا های پوچ عده ای از خدا بی خبر و فریب خورده بوجود بیاید. اما.... در هر حال باید عرض کنم که:( ما مردم کوفه نیستیم علی تنها بماند و خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست.)
آقای موسوی در عکسی که از تو در صف نماز جمعه توسط یکی از خبرگزاری ها گرفته شده بود، دیدم که صورت خود را با دست پوشانده ای . البته حق داری ،چرا که، تا جایی که یادم می آید ندیده بودم طرفدارهای خمینی هیچ وقت مسجدی را به آتش کشیده و یا به صفوف نماز جمعه اهانت کرده باشند .اما دیروز دیدم که چگونه هواداران موج سبزی که تو براه انداختی و به آنها افتخار می کنی همانند روزهای قبل که مسجدی را به آتش کشاندند، دیدم که چگونه تلاش می نمودند تا صفوف نماز جمعه بت شکن تهران را که در دنیا شناخته شده است را با صوت وکف و شعارهایی که تو به آنها آموخته ای ، بر هم زنند.
آقای موسوی جداً که تو و هوادارانت به درستی روی خیلی ها را در تاریخ با زیر پا گذاشتن ارزشهای اسلامی سپید کرده ای.
ایجاد اختلاف مذهبی یا سیاسی و استعمار فکری
اختلافات سیاسی یا مذهبی و کشمکشهای مردم با یکدیگر یکی از بهترین زمینه ها را برای کسانی که بخواهند فکر آنان را در یوغ بندگی خود درآورند فراهم می سازد.
بهمین جهت استثمار گران همیشه می کوشند که در میان افراد یک جامعه،اختلاف سیاسی یا مذهبی به وجود آورند و یا اگر اختلافی وجود دارد تا آنجا که قدرت دارند دامنه آنرا توسعه دهند چون در چنین افکاری برای هرنوع بردگی آمادگی خواهد داشت.مردمی که قربانی این نقشه فریبکارانه استثمارچیان می گردند گاهی با کُشت و کشتار و گاهی با نوشتن مقالات و کتاب های تند و توهین آمیز به جان یکدیگر می افتند و به تصور آن که در حال پیکار با باطل می باشند اما ناخواسته آب به آسیاب دشمن می ریزند و در حالی که به تضعیف یکدیگر مشغول می باشند در آن سوی این پیکارها استثمارگرانی خون آشام،فارغ از هرگونه مانعی به بهربرداری های سیاسی و اقتصادی خود ادامه می دهند.
برادران هرچه در خصوص قوم یهود و صهیونیست بگویم بازهم کم گفته ام، اما چه کنم که با توجه به گفتنیهای بسار زیادی که وجود دارد لاکن بیشتر از این در این وبلاگ نمی گنجد و بیشتر هدفم آشنائی شما برادران عزیز است نسبت به آنچه که با دست یهود انجام می گیرد فقط می توانم بگویم آنچه را که این حقیر برای شما گرد آورده ام مشتی از خروار است.
هم کیشان عزیز مسلمان آگاه باشید، اگر بخواهیم علیه ظلم وتعدی قوم یهود قیام کرده و نقشه های شوم آنهارا در هم بریزیم بسیاری از مردم کشورهای دیگر که از توطئه های آنها آگاهی دارند در کنار ما خواهند بود الحمدالله بیشتر مسلمانان دنیا از خواب غفلت بیدار شده اند. بنابراین بر ما واجب است تا نسبت به محو این جرسومه فساد به شکلهای مختلف چه زبانی ، قلمی ویا مالی و یا به هرگونه دیگر که میدانید و می توانید اقدام نمائید تا به لطف پروردگار و تحت رهبری های خردمندانه زعیم عالیقدر حضرت آیت اله خامنه ای، وجود نسل صهیونیسم و یهود را که منشا تمام فتنه های جهان است را از بیخ وبن بر کنیم. انشاالله
باعرض پوزش ادامه بحث صهیونیست را بعد از این پست ادامه می دهم .
خداوند چه خوب دشمنان انقلاب اسلامی را رسوا می کند.
ای شما ای که دولت مظلوم را به تقلب ، دروغ گوئی و خیانت متهم کردید دیدید که چگونه خداوند رسوایتان کرد. این خداوند است که به هرکس بخواهد عزت و به هرکس بخواهد ذلت می دهد نه پولهای باد آورده و حامیان فانی شما.
ای شماای که خود را موسس موج عقلانیت سبز می دانید و آن را برگرفته از تعالیم دینی و علائق ملت به اهل بیت پیامبر(ص) نسبت می دهید.
آیا این درست است که حامیان شما و به اصطلاح موج سبزی که شما راه انداخته اید توسط دختران و زنان معلوم الحال در نقاطی از کشور اسلامی عزیزمان ایران با رنگ سبزی که شما سنبل موج خود قرار داده اید برجستگیهای بدنشان را تزئین نمایند و یا اینکه به گردن سگهای عزیز تر از جانشان پارچه ای سبز ببندند.
واقعاً که بوی گند موج شما بد جوری گریبانگیر خودتان شد.زیرا این ترفند نا بخردانه شما بسیاری از سادات و دوست داران سادات را آزرده کرد و دیدید که چگونه چوبش را خوردید.
در پایان از شما می خواهم که بیایید و توبه کنید و بگوئید هر آنچه را مردم از زبان شما شنیده اند دروغ بوده و شما تنها یک عروسک خیمه شب بازی بوده اید که بازی خورده اید، آن وقت ممکن است مردم شما را ببخشند و خدا نیز از سر تقصیراتتان بگذرد.