آن که چیزى را جوید ، بدان یا به برخى از آن رسد . [نهج البلاغه]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» راه های گمراهی گونا گون است و راه حق تنها یکی است

انسانها همواره در جستجوی قهرمان و یا الگو برای زندگی و رفتار اجتماعی خویش می باشند که این انگیزه ذاتی وفطری است. بر همین اساس است که استعمار گران و دشمنان اسلام همواره در تلاش بوده اند تا در جوامع اسلامی الگوهای غیر اسلامی و غربی خود را به جوانان مطرح کنند تا آنان پیرامون آن شخصیت های قالبی وقلابی گرد آمده و ازآنان الهام بگیرند،در حا لی که تاریخ زندگی رهبران دینی ومذهبی اسلام انباشته از افتخارات و ویژگیهایی است که نشان گر روشن بینی وشخصیت سازنده آن در جهت تحقق آرمانهای حیات بخش و سعادت آفرین اسلام و سوق دادن انسانها بسوی خود سازی و خود جوشی و آزادگی ورسیدن به مقام والای انسانی به معنای واقعی آن وبرخاستن برمحور حق وعدالت و از غیر حق نترسیدن ودرهم کوبیدن اساس ظلم وستم و زدودن هرگونه مظاهربیدادگری وبی دینی و استعمار واستبداد وخود کامگی درجامه بشری است.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 86/2/19 :: ساعت 6:58 عصر )
»» منا جات

ای خدای بزرگ آن قدر به ما روح تقوا عنایت کن که همه ی وجود خود را با عشق ورغبت قربانی حق کنیم.

خدایا آن چنان تاروپود وجود ما را به عشق خود عجین کن که دروجود ت محوشویم.

خدایا ما را ازگرداب خود خواهی وازگردباد هوا و هوس نجات ده وبه ما قدرت ایثار

عطا کن.

خدایا در این لحظات سخت امتحان،نورایمان را بر قلب ما بتابان وما را از لغزش

نگاه دار.

خدایا ما را قدرت ده که طاغوت خود پرستی را به زیر پا افکنیم وحق وحقیقت را فدای منفعت های شخصی نکنیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 86/2/19 :: ساعت 6:55 عصر )
»» انتقاد صریح از دولت








نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 86/2/19 :: ساعت 6:24 صبح )
»» روان آدمی

جولان باطل یک ساعت است     و      دولت حق تا قیامت

 

روان آدمی مرکب ازسه قسم است:

1-« او » 2- « من » 3- « من برتر»

 

او ازدسترس ما دور است و به طرزی مرموز خود نمایی می کند. این قول درنده هیچ قانونی را نمی شناسد و نسبت به کلیّۀ ارزش های اخلاقی بی اعتنا است و طا لب کامجویی بی بندوبار است.

انسانهای وحشی همه اویند ولی در افراد متمدّن« من » بر« او » مسلط می شود واورا تسخیرودر زنجیرمی کشد و دراسارت نگه می دارد. دائماً از او مراقبت می کند و فرمان هایش را سانسور

می کند.

اما « من برتر»نیرویی است که براعما ل « من » نظارت می کند وبر ضدّ « او » به « من » کمک می نماید.

 

( بر گرفته شده ازکتاب وحی ونبوت )



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 86/2/18 :: ساعت 3:1 عصر )
»» در کجا می طلبید؟

یاأیٌهاَالذینَ ءَامنو الِمَ تَقولونَ مالاَ تَفعَلونَ  ( سوره الصف:آیه2 )

 

ای کسانی که ایمان آوردید چرا چیزی را می گوییدکه به آن عمل نمی کنید.

 

به حضرت موسی(ع)وحی شد،من شش چیز را در شش جا قرارداده ام ومردم در جای دیگر میطلبند:

من آسایش را در بهشت قرار داده ام و مردم در دنیا می طلبند.

رفعت را در فروتنی گذاشته ام،درتکبر می طلبند.

عزت را در شب زنده داری نهادم،در دربار حاکمان جستجوی می کنند.

مستجاب شدن دعا را در نان حلال قرار داده ام،درسروصدا می جویند.

علم را در گرسنگی نهاده ام،درسیری می طلبند.

بی نیازی را در قناعت گذاشته ام،درزیادی مال می خواهندکه هرگز نخواهند یافت.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 86/2/17 :: ساعت 8:12 عصر )
»» فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ

بنام خدا

لباس انسان، پرچم کشور وجود اوست؛پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند.هم چنان که هر ملتی با وفاداری واحترام به پرچم خود اعتقادش را به هویّت ملی وسیاسی خود ابراز می کند،هر انسانی نیز،مادام که به یک سلسله ارزش های خوب یا بد معتقد ودل بسته با شد،لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.

اینک تمدن غرب چنین وانمود می کند که می خواهد برای انسان لباس بدوزد،اما در حقیقت به جای آن که لباس بر تن او کند،اورا برهنه ساخته است و هیچ کس جرئت

نمی کند فریاد برآورد که لباسی در کار نیست و حاصل این همه مود و پارچه وچه وچه،

برهنگی انسان است. آیا مردمی پیدا می شوند که صداقتی کودکانه داشته باشند و در مقابل جهانی که برهنگی را لباس می داند،جرئت کنندو فریاد بر آورند؟

چرا آن مردم،ما نباشیم؟

بر گرفته از کتاب«فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ» نوشته حداد عادل.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 86/2/17 :: ساعت 4:23 عصر )
»» وظیفه انسان نسبت به آموزگار

در جهان بزرگتر وشرافتمند تر از آموزگار کسی نیست زیرا بزرگتر و شریفتر از دانش وتربیت چیزی نیست واین دو را ما باید از آموزگار فراگیریم خداوند بزرگترین آموزگار است وافتخار

می کند که من به بشردانش آموختم اورا با قلم وکتاب آشنا ساختم و آنچه نمی دانست به وی آموختم.پیغمبران نیز آموزگاران انسانند زیرا وظیفه شان آنست که اخلاق و دانش را به مردم

بیاموزندهرکس چیزی به ما آموخته بزرگترین حق را به گردن ما دارد.

حضرت علی ( ع ) می فرمایند: هرکس یک حرف به من بیاموزد مرا بنده خود ساخته است. واین سخن را هیچ کس در باره هیچ کس جز آموزگارنگفته است.

بنا براین ارزش هر انسان به اندیشه وفکر اوست ومولوی می فرماید:

ای براد ر تو همه اندیشه ای                  ورنه با قی استخوان و ریشه ای

واین اندیشه را آموزگار پیشرفت وترقی می دهد ودانش واخلاق را که دو علامت انسانیت میباشد وانسان به همین دو چیز از حیوانات دیگر بالاتر شناخته شده ایت به ما می آموزد پس معلوم

می شود که چرا آموزگارشرافتمند ترین و بزرگترین کسان است وباید او را از جان ودل دوست داشت وطبق دستوراتش رفتار کردو هرچه گفت با دقت گوش دهیم و یکایک سخنانش را در مغز خود جای بدهیم تا در آینده بتوانیم از آنها استفاده ببریم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 86/2/13 :: ساعت 10:4 صبح )
»» بلا و نعمت نسبی است

روسودرکتاب خود به نام ( امیل ) معتقد است که بدبخت ترین کودکان،آنهایی هستند که والدین آنها،آنهارا در ناز ونعمت پرورش می دهند! نمی گذارند سردی وگرمی دنیا را بچشند، ووپستی وبلندی جهان را لمس کنند، این گونه کودکان در مقابل سختیها حساس می شوند ودرمقابل لذتها بی تفاوت ، همچون ساق نازک یک درخت می شوندو در مقابل هر نسیمی می لرزند وکوچکترین حادثه سوئی آنان را ناراحت

می کند، تا جائی که یک حادثه کوچک آنان را به فکر خود کشی می اندازد. و از آن طرف ، هرچه موجبات لذت به آنها داده شود به هیجان نمی آیند ونشاط پیدا نمی کنند،

این گونه انسانها هرگز طعم نعمت ها را درک نمی کنند. گرسنگی نچشیده اند.تامزه غذا را بفهمند. بهترین غذاها برای ایشان کم ارج تر وکم لذت تر از نان جوینی است که یک بچه دهاتی می خورد.

( از کتاب عدل الهی_ آیت الله شهید مرتضی مطهری )



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 86/2/12 :: ساعت 1:34 عصر )
»» مشغول کردن مردم به مسائل بی اهمیت

بسیاری از مسائل هست که در زندگی انسان از نظر ارزش واهمیت در رتبه ای خیلی پایین قرار گرفته است همچنان که مسائلی هم است که اصلا اهمیتی ندارد بلکه از جهاتی زیان آور هم می باشد.

ولی در عین حال در کشور عزیزمان هستند مردمی که بر اثر تشخیص اشتباه خود ویا بخاطر فریب فریبکاران ، مسائل با اهمیت زندگی را درک نمی کنند وبجای آن به مسائل بی اهمیت ویا کم اهمیت می پردازند.بحث ما دراینجا به آن دسته از مردم که خودشان ( بدون دخالت فریبکاران ) راه خوب یا خوبتر را کنار می گذارند وبه دنبال مسائل کم اهمیت ویا بی فایده می روند کاری نداریم بلکه می خواهیم در باره آن دسته از کسانی صحبت کنیم که با حیله و فریب ، مردم را با مسائل بی اهمیت مشغول می کنند تا آنها بر اثرمشغول شدن به اینگونه از کارها مجال فکر کردن در باره مصالح و مفاسد خودشان را نداشته باشند و در نتیجه این حیله گران ، آنهارا تحت استثمار خود در می آورند.خلاصه اینکه این انسان پر ادعا اگر فکرش به چیزی مشغول شد ازخیلی چیزهای دیگر غافل و بی خبر خواهد ماند.ودر همین راستا افرادی سود جو در جامعه وجود دارند که کاملا به این مسائل پی برده اند و به همین جهت برای اینکه بتوانند با خاطری آسوده مصالح جامه ای راقربانی امیال وهوس های خودشان بکنند مردم را به یک سلسله مسائل بی اهمیت ویا کم اهمیت سرگرم می نمایند تا همه فکرها به همان مسائل مشغول باشد وکسی در باره مسائلی که با منافع آنها منا فات دارد نیندیشد.برای مثال:اگر به وسائل ارتباط جمعی ( رسانه ها )نگاهی داشته باشید ، خواهید دید که کارگزاران جامعه بجای اینکه مسائل و مشکلات اساسی مردم را درآن بیان کنند و به مسئل اساسی مردم بپردازند و آنها را بیان کنند بر عکس به مطالبی می پردازند که به قول معروف نه به درد دنیای آنها می خورد نه به درد آ خرتشان بلکه فقط اثرسرگرمی دارد تا نتوانند به مشکلات و آینده خود نگاهی داشته باشند.

 البته انسان نیاز به تفریح وسرگرمی دارد نه انقدر که او را از خود غافل نماید.

رسانه ها بجای آنکه احتیاجات واقعی مردم را مورد توجه وبحث قراردهند به مسائل بی اهمیت ویا حتی می شود گفت زیان آور می پردازند.و گاهاً اگرهم به بعضی مسائل مهم می پردازند بصورت مقطعی بوده وبعد به دست فراموشی سپرده شده است. وبازهم به مشغولیات بی اهمیت می پردازند .مثلاً برنامه شبکه جوان رادیویا شبکه 3 سیما  را توجه کنید ازصبح زود با چه انرژی از فوتبال برای مردم خبررسانی ویا بحث می کند

وگاهاً  ساعات زیادی از برنامه به مسائل فوتبال اختصاص پیدا می کند.وبه مرور کاربه جایی می رسد که تمام زندگی خانواده ها را مسائل فوتبال وهواشی آن فرا

می گیرد. مانند: اینکه فلان بازیکن چند خرید ویا فروش شد ویا چگونه گل زد.

اینجانب بسیاری از جوانان را دیده ام که در عین بیکاری وفقر اقتصادی چگونه برای خرید بلیط به ورزشگاه ها میروند ودر پایان اگر تیمش باخت بیا وببین چگونه به زمین وزمان بدوبیراه می گوید ونمی داند که تا ساعتی دیگرکه بازیکن محبوبش درسونا واستراحت وتفریح خود مشغول می باشد او دوباره باید برگردد به همان آش و کاسه خود وبه قولی به بدبختی خود بدون اینکه بازیکن محبوب او زره ای هم ککش بگزد. به هرحال هرچند که فوتبال به عنوان سرگرمی عامه پسند می باشد ولی نباید فراموش کرد که فوتبال انتهای همه چیز نیست.

بویژه اینکه این واقعیت را باید یاد آور شد که کشور ما مسائل ومشکلات مهمتری را دارد که بردو باخت فوتبال هرچند در سطح ملی نمی تواند راه گشا باشد . گرچه فوتبال یک ورزش مردمی است ولی نباید با گمراه ساختن رسانه های جامعه سرمایه داری از آن سرگرمی مبتذل ساخت که همواره موجبات اشتغال ذهنی کاذب وبی حاصل افراد را فراهم آورد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 86/2/8 :: ساعت 11:49 عصر )
»» راستی چرا ؟

سلام ، امروز بعدازظهر جمعه همسر خوبم رفته سرکارتعجب نکنید چون که همسرم مشاورمالی یکی از ادارات دولتی است و بخاطرانجام یک سری از کارها او و دیگر همکاراش توی فروردین حسابی در گیر کار بودند حتی مثل امروز که جمعه هست. من هم ایشان یعنی همسرم را درک میکنم ، در واقع او بسیار پرکارمیباشد وبه عنوان یک بسیجی در امورمسئولیتهایی که به عهده اش میبا شد بسیارحساس بوده و احساس وظیفه میکند ، به طور قطع می توانم بگویم که جزء معدود اشخاصی هست که می بینم بسیارو بسیار احساس انجام وظیفه می کند آنهم با اینهمه شیطنتها مثل: پاچه خواریها،چپاولها و حیف ومیل کردنها،پارتی بازیها واز همه بدتر ریاکاریها و.......

من امروز رفتم بیرون و با ماشین همین اطراف دوری زد م  و نگاهی به مردم داشتم دیدم چقدر تغییردیده می شود! حتماً می پرسی درچی ؟ الان می گم ، ببینید ما پس ازانقلاب به خیلی از خود کفاییها رسیدیم مثلا در نانو پزشکی و یا حتی همین دست یافتن به انرژی هسته ایی ووووو اما از دریچه ایی دیگرمی بینم تغییرات دیگری هم پیدا کردیم که به نظرمن خوب نبوده ونیست که آنها عبارتند از:

1- پوشش خانمها

2- آرایش پسرها

3- کم رنگ شدن احترام به بزرگترها

4- رقابتی شدن زندگی مردم نسبت به دوستان وفامیلها

5- روابط اجتماعی ( گذشت ، صفا ، لطف خوش و.....)

6-غیرت

ومثالهای بسیاری که می توان برشمرد.

راستی چرا چنین شده ؟ کجای کاراشکال بوده ،به نظرمن تو کار فرهنگی کار که نکردیم هیچ بلکه خودمون را هم گول زدیم که بله ما آدمای با فرهنگی هستیم وبه این حرفها دل خوش کردیم و غافل از اینکه برای مسائل فرهنگی هم باید هم برنامه کوتاه مدت وهم دراز مدت داشت وجامعه را نباید به حال خودش رها کرد. وصرفاً داشتن ساختمانهای بلند ووارد کردن ویا ساخت ماشینهای شیک ویا حتی گران قیمت و وارد کردن آنها به خیابانها واشباع کردن خیابانها وشهرها از آنها و همین طور در خصوص دیگرملزومات زندگی به تنهایی ،نه تنها تمدنی را به دنبال ندارد که به نظر اینجانب تنها چیزی را که ممکن است برای ما به ارمغان آورد بی هویتی و توتم پرستی باشد.

مااینقدرازمسائل فرهنگی خود غافل شدیم که حالا باید بدنبال اصلاح وترمیم فرهنگی خود باشیم ولی به نظرمی رسد که کاربسیار کند انجام می شود.

نمیدانم چرا دلم گرفت ، یک دفعه یاد دوستان سالهای دفاع مقدس افتادم آه آه آه چه آدمهایی بودند ،با ادب ،مهربون ، با صفا ، با گذشت ، خوش اخلاق و....................

چه بگویم زبانم قاصراست که بخواهم از آن یاران سفر کرده بگویم .من الله توفیق.

یاحسین.

در پایان ازخدا می خواهم که دست هدایتش را بر ما ارزانی بدارد و از مردم شریف عاجزانه امداد می طلبم که کوله بار خونی که شهیدان بر زمین ریخته اند از اول اسلام تا به حال پایمال نشود.

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 86/1/31 :: ساعت 11:33 عصر )
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 39
>> بازدید دیروز: 142
>> مجموع بازدیدها: 385129
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب