سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نادان کوچک است؛ هر چند بزرگسال باشد و دانا بزرگ است؛ هر چند کم سال باشد . [امام علی علیه السلام]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» هنرمند سخیف

اخلاق مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان است و زمانی که صفت اسلامی را بر اخلاق می افزائیم در واقع مرزی را برای آن تعریف کرده ایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر اخلاق که حاوی صفتهای دیگر است متفاوت می باشد.

هر انسانی در هر جامعه ای که زندگی می کند با توجه به نوع حرفه و شغل و ارتباطی که با مردم جامعه خود دارد بر حسب وظیفه حرفه ای که بر دوش دارد نوعی اخلاقیات را رعایت می کند که به آن اخلاق حرفه ای می گویند.

درهمین رابطه هنرمندان سینما نیز از این مقوله مستثنی نبوده و بایستی به مردم خود احترام گذاشته و مسئولیت خودرا در خصوص رعایت اخلاق حرفه ای رعایت نمایند. اما متاسفانه هر از چند گاهی دیده می شود که یکی از احالی سینما چهره واقعی و سخیف خود را نشان می دهد.

چطور می شود وقتی کارگردان سینما که خود را آدمی سخیف ، رکیک ، اهل توالت ، فحش و ناسزا می داند انتظار داشت که فیلمهای ارزشی بسازد.از کسی که خود را کم عقل ، سبک مغز و کم خرد می داند چه انتظاری می توان داشت . کسی خودش اقرار و افتخار می کند که به سینمای سخیف تعلق دارد چگونه اجازه داده می شود که فیلمها و سریالهایش در سیمای جمهوری اسلامی پخش شود. راستی اگر نمی توانید ارتباط خودتان را با این نوع هنرمندان قطع کنید پس برای خدا بیائید نام جمهوری اسلامی را از روی اداره عریض و طویل خود بردارید و تلویزیون ملی بگذارید. همین



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 90/11/22 :: ساعت 10:51 عصر )
»» ماجرای پرینت گرفتنم

نمی دونم شما چقدر به این داستان واقعی را که می خوام براتون تعریف کنم  قبول دارید یا ندارید اینش اصلا برام مهم نیست مهم اینه که اتفاق افتاده و من بهش معتقدم و ایمان دارم.

و اما ماجرا از این قرار بود که از طرف هیات تکواندو که عضوشون هستم قرار شد جزوه ای در خصوص عملکرد هیات تهیه تا به فدراسیون در تهران فرستاده شود خب منم همه موضوعات و فعالیتهای هیات را در خونمون جمع و جور کردم  ریختم رو فلش بردم بیرون تا پرینت رنگی بگیرم بنابراین رفتم توی خیابونی که پر بود از مغازه هایی که خدمات کامپیوتری ،چاپ ، تکسیر و تکثیر و غیرو ذالک انجام می دادند. رفتم توی یکی از این مغازه ها یی که قبلا هم رفته بودم و البته از کارشون هم رازی بودم بعداز سلام و احوال پرسی گفتم که پرینت می خوام و فلشم را که مطالبم داخلش بود را گرفت زد به سیستم ، منم نشستم کنارش همین طور که محتویات موضوعی را که می خواستم پرینت بگیرم را چک می کرد رسید به صفحه ای که عکسی بود از امام خمینی و رهبر معظم  که بدون مقدمه بمن گفت من اصلا به اینا اعتقادی ندارم و قبولشون ندارم منم گفتم مهم نیست اونا هم اعتقادی به شما ندارند و گفتم حالا جای این حرفا نیست دیدم که طرف ول نمی کنه و به حرفاش ادامه میده گفتم ببین فعلا من تمرکزم روی مطالبم هست این صحبتها باشه برای بعد و تازه کسی هست که از اونا دفاع کنه که اگر لازم باشه خودش دفاع میکنه البته تو دلم گفتم کاش می رفتم پیش یه بچه مسلمون دیگه پرینت می گرفتم ، خلاصه و قتی مطالبم را چک کرد و اومد پرینت بگیره با توجه به اینکه سیستمهاش بسیار مجهز تر از مغازه های دور و بر خودش بودند ، یه دفه همه سیستم هاش از کار افتاده بودند و هرچی چند نفری سعی میکردند که عیب سیستم هاشون را برطرف کنند نتونستند و خیل براشون جای تعجب بود که تا قبل از من کار می کردند و لی حالا همه از کار افتاده بودند. منهم ازشون اجازه گرفتم فلشم را برداشتم رفتم یه جای دیگه همون نزدیکی و پرینت م را گرفتم و موندم که چقدر خدا زود جواب یارو را داد و منهم به آرزوم رسید رفتم کارمو دادم جای دیگه و ....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 90/10/30 :: ساعت 12:30 صبح )
»» بد اخلاقی

چرا اینقدر  بد اخلاقی در قشرهای مختلف کشورمان زیاد شده ، چرا تا کسی اعتراضی می کند و یا انتقادی از شخصیتی می کند به او بجای جواب دادن و قانع کردن او ، به او حمله می شود و آماج تهمت ها و دیگر انگها می شود . مگر قرار است که همیشه هورا سر بدهیم مگر قرار است رعب و وحشت جای استدلال و گفتمان را بگیرد مگر قرار است ساختار حکومت کشور خودمان را به چه نوع حکومتی نزدیک کنیم به حکومت علی(ع) یا حکومت های دیکتاتور فعلی یا قبلی کشورمان یا به کشوری که چون بعضی از مردم نتوانسته اند و یا نخواسته اند در عزاداری رهبر کشورشان ( کره شمالی ) شرکت کنند باید مجازات شوند.

آقا مگر تو امام خمینی(ره) را قبول نداری

آقا مگر رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای را قبول نداری

آقا مگر نمی گوئی ولایت را قبول داری

آقا مگر نمی گوئی ولایتی هستی

آقا مگر نمی گوئی میزان العمالتان ائمه اطهار(ع) هستند

آقا مگر نمی گوئی شیعه حضرت علی (ع) هستید

اگر همه اینها هست پس چرا باز طالبانی عمل میکنید؟ چرا حرمت مسلمانی را رعایت نمی کنید؟ چرا فکر نکرده و احساسی عمل می کنید؟ چرا بی خودی انگ می زنید؟چرا قدری در خصوص منتقدین به ائمه اطهار (ع) در آن زمان و نوع برخورد آنها با منتقدینشان مطالعه نمی کنید ؟

برادر دانشجوی مسلمان شمائی که خیلی ادعا داری و دلت برای مملکت اسلامی می سوزد. شمائی که خودت را ولایتی می دانی. شمائی که خودت را شیعه ناب می دانی. پس چرا در دانشگاه مثل یک ولایتی درس نمی خونی ؟ پس چرا برای نمره در پایان ترم به دنبال استاد می دوئی؟ پس چرا در پایان دانشگاه با معدل 11،12،13 فارغ التحصیل می شوی و بعد هم که در یک شرکت  استخدام  میشوی ، یک لوله درست می کنی باید دوتا سوراخ داشته باشه پنجاه تا سوراخ داره پس چرا وقتی وارد زندگی و کار و ازدواج و بچه و دکتر و خرید و غیره و ذالک می شوی نگاهت تغییر می کند؟ پس چرا دیگه توی شرکتی که استخدام شده ای از بی عدالتی و اینکه کارگر بدبخت چند ماهی است که حقوق نگرفته نمیری یقه مدیر کل ویا مدیر عامل را بگیری و بگی چرا ؟ میدونی چرا چون خودت پات رو پوست خربزه است و کارمندی قراردادی و یا شرکتی هستی و فقط به خودت و همسرت و بچه ات فکر می کنی و دیگران برات مهم نیستند. و خیلی چرا های دیگه.

پس تو را به هر کس و هرچیزی که قبول دارید قسم می دهم بیشتر فکر کنید و تحت تاثیر بعض از آدمهایی که بیشتر در سایه هستند قرار نگیرید؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 90/10/26 :: ساعت 7:42 صبح )
»» کتاب آخرت

... به نظر من آخرت هر شخصی مثل کتابی است که به وسیله خود او نوشته می شود. البته این نوشتن با قلم و کاغذی که می دانیم انجام نمی گیرد. بلکه این اعمال ماست که به کتابی تبدیل میشود. پس اگر خوب نوشتی یعنی اعمال خوبی داشتی و با دست پر به آن دیار باغی می روی و با خوشحالی توی صف می ایستی که نشان همه بدهی اما اگر خوب ننوشتی و یا اصلا ننوشتی یعنی اعمال انجام ندادی و کتاب آخرتت از اعمال خوب خالی بشد باید با حالت خجالت زده و مضطرب در صف بایستی و نمی تونی عم انتظار داشته باشی که دستت رو بگیرن چرا که تو هم توی دنیا سعی نکردی دست کسی را بگیری.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 90/10/24 :: ساعت 12:6 عصر )
»» امان از دست این روزگار

...یه روزی وقتی نوجوان و یا جوان بودم از بزرگ ترای دورو بر خودم می شنیدم که می گفتن ما تو این سن و سالمون خیلی چیزا رو دیدیم و شنیدیم و از تجربیات خودشون می گفتن تا اینکه به خودم اومدم و دیدم 52 سال سن دارم و چقدر سردی و گرمی روزگار را چشیده و دیدم  مثلا دیدم آدمهایی را که خیلی خودشون را قبول داشتن و منو  و خیلی  هارو قبول نداشتن و آدم حساب نمی کردن و بقول خودشون ما ها رو بی خط ر ربط می دونستن اما نمی دونم که چی شد و چطور شد که دیدم بعضی هاشون چطور کنار رفتن و آبروی نداشتشون ریخت و بعضی دیگرشون یواش یواش چهره عوض کردند و مثلا یکی شون که دارای ریش بلندی بود یه زمانی به بسیاریر از ما خرده می گرفت چرا ریش نمیزارین و یا اینکه چرا این جوری لباس می پوشین و غیره و ذالک اما حالا وقتی از تلویزیون نگاشون می کنم می بینم که ریش اون زمان من خیلی بلندتر از ریش حالای او که بر حسب اتفاق به پست و مقامی رسیده است بوده کار ندارم ما همونی بودیم که بودیم جهادمن رو در کردستان و در دفاع مقدس انجام دادیم و حالا هم آقای خودمون هستیم و به برکتی که خدا بهمون داده نماز سروقت و روزه و ولایتمون هم سر جاش حالا هم مثل همه اون روزای دیگه هرچی خدا بخواد همین.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 90/10/22 :: ساعت 6:46 عصر )
»» دستگیری نه مچ گیری

خدایا چقدر خوب بود همه دست گیر هم می شدیم نه مچ گیر یک دیگر. مثل زمان انقلاب و دفاع مقدس یاد آن روزها بخیر.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 90/10/15 :: ساعت 8:37 صبح )
»» راه تشخیص عاقل !

امام صادق (ع):

اگر بخواهی در یک مجلس عقل شخصی را آزمایش کنی ، در خلال سخنانت مطلبی را ذکر کن که ناشدنی است ، اگر متوجه شد و انکارش کرد ، عاقل است . ولی اگر آن را پذیرفت و نا سنجیده تصدیق کرد او شخص احمقی است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 11:25 صبح )
»» خاطرات شهید بابانظر

دیشب کتاب خاطرات رزمنده شهید بابا نظر را تمام کردم خیلی جالب بود. البته کمی هم ازش رنجیده بودم با توجه به اینکه من یک ارتشی بازنشسته هستم با 86 ماه منطقه توقع نداشتم که ایشان تو خاطراتش از رزمنگان ارتش بد تعریف کند. اما با این حال شجاعتهای این شهید بزرگوار را تحسین کردم و تنها یک جای این خاطرات من را خیلی اذیت کرد و واقعا دلم براش سوخت زمانی بود که برای معالجه به آلمان اعزام شده بود و بعد از فوت امام خمینی(ره) منافقین نامرد چند جایی در آلمان به رزمندگان بستری در آلمان حمله کرده بودن از جمله خود شهید بابانظر که روی تخت بیمارستان دو منافق نامرد به این شیر مرد دلاور با قمه حمله میکنند که البته دلاور ما بابانظر از پسشون بر میاد و دیگری زمانی بوده که با یکی از جانبازان بلیچری برای هوا خوری کنار رودخانه راین رفته بودند که ناگهان یک منافق به بلیچر دوست جانبازش حمله می کنه که البته اینجا هم بابا نظر متوجه میشه و با عصای دوسشت که به زمین افتاده بوده وناله می کرده به منافق مزبور حمله میکنه و از پسش بر می آید و...

رزمنده دلاوری که مثل شیر جلوی لشکر عراق می ایستاد ،منافقین ترسوی بزدل به خودشون اجازه می دهند که به این بسیجی مخلص کشور عزیزمان در غربت و در روی تخت بیمارستان حمله کنند که البته دلاورمون از پسشون برآمده است. صلوات



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 90/9/24 :: ساعت 9:6 صبح )
»» عزاداری در اسلام

عزاداری برای شهدا در اسلام سابقه ای دیرین دارد و از اخبار بر می آید که پیامبر(ص) نیز آن را تایید کرده و در برگزاری آن همت می گماشت. ابن هشام می نویسد بعد از اتمام جنگ اُحد که رسول خدا(ص) به خانه خود می رفت،عبورش به محله بنی غبدالاشهل و بنی ظفر افتاد و صدای زنان آنها که بر کشتگانشان گریه می کردند به گوش آن حضرت خورد و موجب شد که اشک بر صورت او نیز جاری گردد و در پی آن بفرماید : ولی کسی نیست که بر حمزه بگرید!

سعد بن معاذ و اسیدبن حضیر (روسای قبیله بنی عبدالاشهل)پس از آگاهی از این موضوع ، و زمانی که به خانه های خود بازگشتند، به زنان قبیله شان دستور دادند لباس عزا بپوشند وبه در مسجد بروند و در آنجا برای حمزه اقامه عزا و ماتم کنند. رسول خدا(ص) که صدای گریه آنها را شنید ، از خانه خویش ( که جنب مسجد بود ) بیرون آمده ( از آنها سپاسگزاری کرد ) و فرمود : به خانه های خود بازگردید، خدایتان رحمت کند که به خوبی مواسات خود را انجامدادید.1

پیامبر در شهادت جعفر طیار نیز هم خود گزیست و هم برای عزاداران که در خانه او گرد آمده بودند طعام تهیه کرد2.بنابر روایات ابن سعد، اندوه و افسردگی پیامبر برای شهدای جنگ موته چندان زیاد بود که اصحاب نیز به شدت اندوهگین و افسرده شدند3.هنگامی که پیامبر اکرم(ص) رحلت کردند ، مردم مدینه از زن و مرد به گریه و ندبه پرداختند و بنا بر قول عثمان بن عفان « برخی از اصحاب چنان اندوهگین شدند که چیزی نمانده بود به وهم دچار شوند»4.در شهادت علی (ع) فرزندان آن حضرت و مردم کوفه به شدت می گریستند5. و هنگامی که امام حسن (ع) به شهادت رسید ، برادرش محمد حنفیه مرثیه و نوحه سزایی کرد6.

با شهادت امام حسین(ع) و یارانش در محرم 61 ق عزاداری وارد مرحله ای جدید شد و در گستره ای وسیع تر از جهان اسلام برگزار گردید ، با این تفاوت که دیگر تنها گریه و ندبه برای از دست دادن عزیز یا عزیزان نبود ، بلکه از یک سو به ابزاری قاطع بزای مبارزه با ستمگران و غاصبان تبدیل شد و از سوی دیگر تبیین کننده ، حافظ و حامل اسلا راستین گردید. از این رو ائمه طاهرین در اقامه و اشاعه آن از هیچ کوششی دریغ نکردند ، چنان که خانواده امام حسین(ع) همچون زینب و ام کلثوم و امام سجاد(ع) برای شهدای کربلا به نوحه سرایی پرداختند ، به طوری که کوفیان که در قتل امام حسین (ع) و یارانش نقشی مستقیم داشتند ، در کوی و بازار عزاداری می کردند...7.

منابع:

1-عبد الملک ابن هشام حمیری، سیره النبویه، ترجمه سید هاشم رسولی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ج 4 ص 122.

2-همان، ج2،ص252.

3-محمدبن سعد کاتب واقدی، طبقات کبیر، ترجمه محمود مهدوی دامغانی،تهران،نشر نو، 1369ش، ج2،ص162

4-همان ، ج2،ص368

5-شیخ عباس قمی، منتهی الآ مال ، چاپخانه احمدی ، 1368ش، ج1و2 ،ص 211،220 و 223

6-ابو الحسن علی بن حسین مسعودی ، مروج الذهب و معادن الجوهر ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، 1360ش ، ج2 ، ص 3.

7-سید بن طاووس ، اللهوف علی قتلی الطفوف ، ترجمه عبد الرحیم عقیقی بخشایشی ، قم ، دفتر نشر نوید اسلام، مهر 1378ش ، ص179،186و 187.َ



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 90/9/23 :: ساعت 3:52 عصر )
»» شیفته دنیا

...ابوذر : به خدا تعجب می کنم از این صحابه ای که شیفته دنیا می شوند و برای طلا و نقره بها و ارزشی قائلند ، با اینکه گفتار رسول خدا را شنیده اند که می گفت: من ودنیا! داستان من و دنیا داستان سواری است که روز گرم تابستان راه می پیماید و اندکی در زیر سایه درختی استراحت می کند وبعد آن را ترک می گوید.

یکی از ایشان گفت : خداوند فرمود : (( ثروت و فرزند زینت زندگی این جهانند )) ( المال و البنون زینة الحیواة الدنیا...) « سوره کهف آیه 46»

ابوذر گفت : شگفتا ! شگفتا از کسی که به جهان سرمدی ایمان دارد و باز برای این جهان فریب می کوشد. خداوند بزرگ فرمود: ((بهترین ثوابها و آرزوها در پیشگاه پروردگار تو نیکی هایی است که از تو به جای می ماند )). ( والبا قیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا).« ادامه همان آیه »



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 90/9/19 :: ساعت 11:14 عصر )
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 21
>> بازدید دیروز: 206
>> مجموع بازدیدها: 384436
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب