سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش مرد به اندازه همت اوست و صدق او به مقدار جوانمردى‏اش و دلیرى او به میزان ننگى که از بدنامى دارد و پارسایى او به مقدار غیرتى که آرد . [نهج البلاغه]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» روزگار قریب

عده ای چنان در چنبره گاهاً چاپلوسانه گیر افتاده اند که هر حرفی خارج از
تعارف و تمجید را حتی اگر دفاع از حقیقت هم باشد، بد اخلاقی می نامند.

و از طرفی هم عده ای چنان ژست دینی به خود گرفته اند، اما متاسفانه در عمل
طوری دیگر رفتار می کنند.

و اما عده ای دیگر نیز هستند که بی شرمانه و با وقاهت تمام سعی می کنند با ادا
اطوار اونور آبی، ظاهر غیر دینی برای خود درست کنند و متاسفانه به آن هم افتخار می
کنند.

چرا وقتی عده زیادی از هموطن های ما مستضعف هستند و نون شب محتاج، با ز در
تلویزیون ما پختن غذاهای آنچنانی را در آشپزخانه های آنچنانی و در ظرفهای آنچنانی
به نمایش می گذارد؟

آخه کارگری با حقوق             تومان،
با این مخارج سنگین و دوتا بچه چی بخوره و چی به پوشه ،حالا مسافرت، و سائل و مسائل
تفریحی بماند.

-آیا این رفتارها از منظر اخلاقی،اخلاقی است؟

آیا این رفتارها از منظر دینی،دینی است؟

آیا دروغ گفتن برای رسیدن به مطاع ناچیز و زود گذر دنیای پسندیده است؟

آیا رفتار دینی داشتن بد و ناپسند است؟

آیا ژست اروپایی داشتن و از خود بیگانه شدن از نظر جامعه شناسی و دینی پسندیده
است؟

آیا دفاع از حقیقت بد اخلاقی است؟

آیا ضد دین صحبت کردن افتخار است؟

آیا نداشتن تجمّلات در زندگی نشانه تحجّر است؟

آیا آنهائی که می گویند عدالت،عدالت، تحمل عدالت را دارند؟

آیا آنهائی که می خواهند برای ما عدالت را پیاده کنند، عدالت را می شناسند؟

آیاآنهائی که خواستار عدالت در زمان حکومت علی(ع) بودند تحمل عدالت او را
داشتند؟

آیا میشه یه روزی عدالت بیاد؟

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 91/12/22 :: ساعت 5:25 عصر )
»» من هستم ، چون ما هستیم

من هستم ،چون ما هستیم. چند دقیقه بیشتر وقتتونو نمیگیره

همه ماها خوب میدونیم که اصلاً اوضاع خوبی توی کشور جریان نداره . قصد نداریم کسی رو متهم کنم . قصد شعار دادن نداریم . مشکل از این حرفا رد شده . این نوشته نه سیاسیه و نه قصد تحلیل اوضاع داره و نه دنبال متهم میگرده . این نوشته عین یه درده که این روزا داره یواش یواش عین خوره همه چیزو میخوره و جلو میره .

متاسفانه یک مشت دلال مثل زالو و کفتار به جون مردم افتادن و هر روز یک چیزی بهونه میکنن تا خون بیشتری از بدن بی رمق مردم بکشن . از ارز و طلا و ماشین و مسکن گرفته تا ارزاق عمومی و ... حالا چشممون به جمال آجیل هم روشن شد!!! . من واقعاً نمیفهمم چه اتفاقی افتاده که آجیل توی یک هفته باید 2-3 برابر بشه!!! اگه تولید کننده سودی میبرد آدم برای خودش توجیه میکرد که لااقل آدمای زحمت کش سود بردند ولی متاسفانه زالوها و کفتارها به صف شدن تا شیره جون کشاورزو با مزه خون مردم یکجا بالا بکشن .

الان خیلی از هم وطنامون حتی دیگه توان سیر کردن شکم خودشون و خانواده شونو ندارن . توان خرید یه دست لباس رو ندارن . توان تامین هزینه تحصیل بچه اشونو ندارن ...

حالا چرا بحث آجیلو وسط کشیدم ، شاید هنوز برای خیلی از ماها 300-400 تومن هزینه آجیل عید اونقدر نباشه که توان مالیمونو تحت فشار بزاره اما این پول میتونه شب عید یه خانواده رو برقرار کنه . میتونه هزینه خوراک 1 ماه یک خانواده رو تامین کنه . قصدم این نیست که بگم بیاییم پول آجیلو به اونایی که نیازمندن و آبرودار کمک کنیم . قصدم اینه که بگم بیاییم " با هم و برای هم بودنو" تمرین کنیم . نخریدن و نخوردن آجیل کسی رو نمیکشه . اما خریدنش یک مشت مفت خور دلالو ( صنف و بازار به دل نگیرن منظورم دلالهاست ) خرکیف میکنه و صد البته جری تر که دفعه بعد یک چیز دیگه و یک

شکل دیگه براشون عامل مکیدن خون مردم بشه . قصدم اینه که بیاییم به جای شعار دادن و عمل نکردن ، اینبار بدون شعار عمل کنیم .بیاییم پوزه دلال جماعتو بمالیم زمین تا حواسش جمع بشه که نه بابا ، دیگه از اون خبرا نیست.

اگر 15 میلیون خانواده بطور متوسط 100 هزار تومن توی جیب دلالای آجیل بکنن ، همین یک قلم میشه 1500 میلیارد تومن!!! پولی که بلافاصله میره توی یک مسیر دیگه و هر بار فربه تر و فربه تر میشه و دمار مردمو درمیاره .

حرف ساده است . بیاییم امسال آجیل نخریم و یک نوشته قشنگ روی سفره هفت سینمون ، میزمون بزاریم که برای چی اینکارو کردیم . اگر کسی دوست داشت ( دوست داشت بدون هیچ اجباری ) میتونه معادلشو به افراد نیازمند اطرافش یا مثلاً به زلزله زده هایی که یک زمستون وحشتناکو گذروندن کمک کنه تا اونها هم یه کمی عید داشته باشن یه کمی مرهم آلامشون باشیم یه کمی "بگیم" هموطن ما کنارت هستیم . نه اینکه با یه نوشته توی فیس بوک ... با گفتن 4 تا جمله توی جمع ابراز هم دردی بکنیم . میتونیم با پولش مواد خوراکی ، لباس ، یا هر چیز ضروری دیگه تهیه کنیم و ببریم دم خونه یه آدم زحمتکش که روزگار نامرد دستشو خالی کرده ، زنگو بزنیم و بزاریم پشت در و بریم . اگر هم دوست نداشتیم پولشو بزاریم جیب خودمون . حداقل نزاشتیم یه مشت مفت خور بخورن و ببرن و به ریشمون بخندن .

بعضی ها فکر میکنن : مگه میشه! عیده! آبرومون...! ... ... ... ما که فکر میکنم میشه و قشنگتر هم هست . آبروی آدم به اینه که انسان باشه . آبرویی که بند 4 تا تخمه و آجیل باشه همون بره بهتره .

ما ( یه تعدادی از دوستان ) تصمیم گرفتیم هزینه آجیل امسال رو لباس بخریم برای زلزله زده های ورزقان و ببریم اونجا بینشون تقسیم کنیم و نه خودمون آجیل میخریم و نه جایی میخوریم . هر جا هم که بریم برای دید و بازدید یه کارت به سینه امون میزنیم و روش مینویسیم چرا اینکارو کردیم . سر سفره هفت سینمون هم یک نوشته خواهیم گداشت و موقع پذیرایی مهمون روی میز میزاریم که هزینه آجیل امسالو به نیازمندان دادیم . تا این مسئله جا بیفته توی این روزای بی کسی ، یه کمی کس و کار هم دیگه باشیم .

امیدوارم با انتشار این موضوع و عمل به اون ( 1: نخریدن آجیل ... 2: اگر دوست داشتید هزینه کردن پولش برای افراد نیازمند دور وبر خودتون ) هر کدوم سهم خودمونو ادا کنیم . از آجیل شروع کنیم ، اگر خوب بود سراغ چیزای دیگه هم میریم

لطفا نگیم "مردم" وقتی می فهمن یه چیزی می خواد کمیاب بشه میرن بیشتر می خرن... ما خودمون "مردم" رو تشکیل می دیم.. ما حاضر نیستیم خودمون سختی بکشیم چون فکر می کنیم بعضی ها می رن می خرن و می گیم چه فایده پس این ها بی نتیجست.. مشکل اینجاست که زمانی که وجدانمون بهمون می گه ما باید از یه جا شروع کنیم، با این تفکرات سر وجدانمونو کلاه می ذاریم..

پس همین مردم خود ما هستیم. از خودمون شروع کنیم. توی این جمعیت اگه خود ما ، کسایی که این متنو می خونن یه عدشونم این کارو انجام بدن دفه ی بعدی چند نفر دیگه باهامون هم راه می شن. اول هر کاری سخته اما زمانی که وحدت رو یاد بگیریم همه چیز درست می شه.

این چرخه معیوب رو خودمون درستش کنیم. این یک کار که ازمون بر میاد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 91/12/3 :: ساعت 2:44 عصر )
»» آیین عشق و زندگی به سبک کامپیوتری

1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم‌افزار باشیم، نه سخت‌افزار.

2. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق"، استفاده کنیم نه چیز دیگر.

3. هیچ‌گاه قفل سی‌دی قلب مردم را نشکنیم که "تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمی‌باشد".

4. چنانچه در کاری شکست خوردیم، آن را "Shut Down" نکنیم بلکه آن را "Restart" کنیم.

5. برای مانیتور زندگی‌مان، بک‌گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یادودی

6. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.

7. برای حل اختلافات زناشویی، روی گزینه " گذشت و ایثار "، دابل کلیک (Double click) کنیم.

8. برای فایل‌های اسرار زندگی‌مان، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) کنیم.

9. همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.

10. بر صفحه مشکلات مردم، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.

11. اگر شخصیت ما بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.

12. اگر از کسی بدی و کم‌لطفی دیدیم، آن را "Save" نکنیم بلکه آن را "Delete" نماییم و حتی آن را از ریسایکل‌بین (Recyclebin) قلب مان کاملاً محو کنیم.

13. به دیگران اجازه ندهیم در "سی دی رام" زندگی‌مان هر نوع "سی دی" را که بخواهند، قرار دهند.

14. خانه و دفتر کارمان، به روی مردم نیازمند، "Open" باشد.

15. برای حل اختلافات زناشویی، روی گزینه " گذشت و ایثار"، دابل کلیک (Double click) کنیم.

16. تا حرف کسی تمام نشده، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.

17. در سایت زندگی شخصی‌مان، یک رُوم (Room) به نام مشکل‌گشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.

18. هنگام مشاهده خوبی‌ها و نیکی‌های دیگران، بلافاصله کلید پرینت اسکرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.

19. فایل‌های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعاً مشخص شود.

20. در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران، کلید "Power " برای آنان باشیم.

21. نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگی‌مان چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) کنیم.

22. چشم‌های مان را به روی عیب‌های پنهان مردم، "Close" کنیم.

23. گاه و بی‌گاه، کامپیوتر زندگی‌ ما هنگ (Hang) می‌کند که باید آن را با " فکر "، " مشورت " و "برنامه‌ریزی"، ری‌استارت (Restart) کنیم.

24. برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس‌یابی و سپس ویروس‌کشی کنیم.

25. مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشویی‌مان، ویروس غرور و لج‌بازی به خود نگیرد که در این صورت، ممکن است هیچ آنتی‌ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.

26. فایل‌های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعاً مشخص شود.

27. اگر می‌خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند اگر چه می‌توانیم در این زمینه، با آنان مشورت کنیم.

28. پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان، پیش‌نمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.

29. اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد، سه کلید " کنترل اعصاب "، " انصاف" و "دلیل عصبانیت" را بزنیم.

30. هارد مغز خود را از برنامه‌های غیرمفید، پر نکنیم، تا فضا را برای نصب برنامه‌های مفید، تنگ ننماییم.

31. برای این که از دیدن مانیتور زندگی، بیشتر لذت ببریم، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.

32. اگر لازم است که مانیتور رایانه ما دارای رنگ‌های متنوع و متعدد باشد، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم، حتماً باید یک‌رنگ باشد.

33. در خطاطی کامپیوتری، از برنامه "کِلْک" هم می‌توانیم استفاده کنیم اما در خطاطی زندگی، از برنامه "کَلَک" نباید استفاده کنیم.

34. بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این که در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران، آن را به کار گیریم.

35. در کیس (Case) مستکبران و زورمداران، "سی دی رام" نباشیم بلکه "سی دی ناآرام" باشیم.

36. قانون کپی‌رایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمی‌دهد که سی دی بدی‌ها و عیب‌های دیگران را رایت کنیم.

37. در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 91/12/2 :: ساعت 8:23 صبح )
»» تقدیم به با معرفتها!

 تقدیم به اونائی که میخوان " با معرفت " باشن !

  در بیمارستانی ، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند . اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم‌اتاقیش روی تخت بخوابد.

آنها ساعت‌ها با یکدیگر صحبت می‌کردند، از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می‌زدند.

هر روز بعد از ظهر ، بیماری که تختش کنار پنجره بود ، می‌نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می‌دید برای هم ‌اتاقیش توصیف می‌کرد. بیمار دیگر در مدت این یک ساعت ، با شنیدن اوصاف دنیای بیرون ، روحی تازه می‌گرفت.

گفته های مرد کنار پنجره چنین بود:

این پنجره ، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبایی داشت مرغابی‌ها و قوها در دریاچه شنا می‌کردند و کودکان با قایقهای تفریحی‌شان در آب سر گرم بودند. درختان کهن ، به منظره بیرون ، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دوردست دیده می‌شد. همان طور که مرد کنار پنجره این جزئیات را توصیف می‌کرد ، هم‌اتاقیش چشمانش را می‌بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می‌کرد.

روزها و هفته‌ها سپری شد.

یک روز صبح ، پرستاری که برای حمام کردن آنها آب آورده بود ، جسم بی‌جان مرد کنار پنجره را دید که با آرامش از دنیا رفته بود . پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمان بیمارستان خواست که مرد را از اتاق خارج کنند.

مرد دیگر تقاضا کرد که تختش را به کنار پنجره منتقل کنند . پرستار این کار را با رضایت انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد، اتاق را ترک کرد.آن مرد به آرامی و با درد بسیار ، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیندازد . بالاخره او می‌توانست این دنیا را با چشمان خودش ببیند.

در کمال تعجب ، او با یک دیوار مواجه شد.

مرد ، پرستار را صدا زد و پرسید که چه چیزی هم‌اتاقیش را وادار می‌کرده چنین مناظر دل‌انگیزی را برای او توصیف کند !

پرستار پاسخ داد: شاید او می‌خواسته به تو قوت قلب بدهد. چون آن مرد اصلا نابینا بود و حتی نمی‌توانست دیوار را ببیند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 91/11/21 :: ساعت 4:11 عصر )
»» فقیر کیست؟

یکی از دانشمندان بزرگ آلمان می گوید:« با پولی که به گدا می دهید،سیه روزی و تیره بختی او را از امروز به فردا می اندازید.» و همو پس از بحث طولانی به این نتیجه می رسد که « برای از میان بردن توده فقیر و نیازمند در اجتماع،باید برای آنها کاری آبرومند دست و پا کرد.» منتسکیو هم در روح القوانین در ضمن وظایف دولت می گوید:« وظیفه دولت اینست که به داد بیچارگان و نیازمندان برسد و از آنها حمایت بکند اما فقیر وبیچاره کسی نیست که پول و غذا ندارد،بلکه کسی است که کار ندارد!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 91/11/12 :: ساعت 9:6 عصر )
»» معجزه ایرانی بودن

 

یکی از حکمای یونان گفته است:« معجزات و شگفتی ها در طبیعت فراوان است،ولی معجزه یی بزرگتر از خود انسان نیست!»

انسان خود نیز معجزات فراوان دارد،مثلا چه معجزه یی از این بالاتر که در آنِ واحد در پنج موسسه کار می کند، و خم به ابرو نمی آورد،و خستگی نمی شناسد و همه نیز از او خشنودند!

اما واقعا چنین است؟ من نمی دانم،ولی بزرگان دین و سیاست از زمانهای پیش متوجه شده اند که این کار ممکن نیست.در کتب تاریخ آمده است که « روزی اسیری پیش عمر خطاب آوردند و گفتند:این اسیر بسیار دانا و کاردان است ، و از فضایل او اینکه : هم حداد و نجار است و هم قفال و بزاز و هم خباز ! عمر را خنده آمد و گفت او را آزاد کنید که به هیچ دردی نمی خورد،زیرا یک انسان بیش از یک کار را به درستی انجام نمی تواند بدهد؛و این اسیر ، پنج کاره هیچ کاره است!»

و نیز از همین عمر نقل می کنند که گفت : « هرگاه به ذوفنونی برخوردم غالب آمدم،و هرگاه به ذیفنونی رسیدم مغلوب او شدم» و توضیح این عبارت آنست که هرگاه به آدمی برخوردم که ادعای دانایی چندین علم و هنر را داشت، او را مغلوب کردم؛ ولی هرگاه به دانشمندی برخوردم که یک فن داشت،مغلوب او شدم؛زیرا وی از ظرایف و دقایق آن هنر به نیکی آگاه بود.

امروزه که در کشور عزیزمان ایران می خواهند نظر و عمل با هم پیشرفت کند،و حتی به فنون عملی بیش از علوم نظری اهمیت می دهند باید به این نکته توجه کنند که : یکی از علل عدم پیشرفت کارها این است که هیچ کس کار خود را به نحو احسن انجام نمی دهد؛ زیرا فلان کس که معاون وزارت خانه است،رئیس فلان موئسسه، دکتر، خلبان ،مدیر فلان شرکت، رئیس سازمان سوخت و یا رئیس فلان تیم ورزشی هم هست. بدیهی است که هیچ یک از این کارها به طور شایسته نمی تواند انجام دهد.

همچنان که مرد عاشق پیشه یی- هر اندازه هم نیرومند و مقتدر باشد- نمی تواند پنج معشوق را راضی نگه دارد و به درد دل همه برسد پدران ما می گفتند:

گر مذهب مردمان عاشق داری   یک دوست بسنده کن که یک دل داری

بله برادر ، یک تن هر قدر هم دانا و توانا باشد نمی تواند چند شغل را اداره کند مگر اینکه از « معجزه ایرانی بودن » برخوردار باشد.  

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( چهارشنبه 91/11/11 :: ساعت 1:35 عصر )
»» نگاه بزرگان به حضرت رسول (ص)

حضرت محمد (ص) قانونگذاری خردمند و بزرگ بود که دینی تهذیب یافته برای جهانیان آورد. او نماینده زنده عنایت پروردگار بود. خدائی که بر همه چیز آگاه است . او را فرستاد تا مسیحیان را که گمراه شده بودند متنبه گرداند. بتها را خرد کنند،ایرانیان خورشید پرست را مطیع سازد. و آئین خداشناسی را از دیوارهای چین تا سواحل اسپانیا بگستراند.آئین محمد(ص) چنان خردمندانه است که برای تبلیغ آن هیچ نیازی به جبر و قهر نیست.کافی است که اصول آن را به مردم بفهمانند تا همه به آن بگرایند،اصول دین محمد(ص) چنان با عقل انسانی سازگار است که در مدتی کمتر از 50 سال در فلب نیمی از مردم روی زمین جا گرفت.

( یولن دیلی یه )



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 91/11/9 :: ساعت 11:45 عصر )
»» محمد رسول الله ص

آنچه بزرگان در باره حضرت محمد رسول الله(ص) گفته اند:

هرگاه وضع اعراب  را قبل از ظهور حضرت محمد(ص) در نظر بگیریم وبا اوضاع بعد از قیام او مقایسه کنیم به خوبی احساس می کنیم که اگر از تمجید و تکریم چنان مرد بزرگ و فوق العاده خود داری کنیم بی شرمی و بی انصافی است.

و باز اگر ظهور او را تصادفی کور کورانه بدانیم مثل این است که در باره قدرت قاهر و نافذ خدای متعال شک کرده ایم . (جان دیون پورت انگلیسی)

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 91/11/9 :: ساعت 10:57 عصر )
»» مومن واقعی

امام رضا(ع) می فرمایند:

مومن،مومن واقعی نیست،مگر آن که  سه خصلت در او باشد: سنتی از پرودگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش.اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است، اما سنت پیغمبرش،مدارا و نرم رفتاری با مردم است،اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشانی.اصول کافی ج 3، ص33

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 91/10/21 :: ساعت 6:2 صبح )
»» عقل مسلمان

امام رضا (ع) می فرمایند:

عقل شخص مسلمان تمام نیست،مگر این که ده خصلت را دارا باشد:

1-از او امید خیر باشد.2-از بدی او در امان باشند.3- خیر اندک دیگری را بسیار شمارد.4- هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود.5-در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود.6- فقر در راه خدایش از توانگری محبوبتر باشد.7- خواری در راه خدایش از عزت با دشمن محبوبتر باشد.8-گمنامی را از پرنامی خواهانتر باشد.9-سپس فرمود:دهمی چیست؟به او گفته شد:احدی را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیز گارتر است.(تحف العقول،ص447)

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 91/10/21 :: ساعت 5:58 صبح )
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 117
>> مجموع بازدیدها: 372120
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب