ابوبکر فرزند ابوقحافه است.ابوقحافه از طایفه بنی تمیم است.
اوتا مکه فتح نشد ایمان نیاورد.بعدازآن تا رحلت حضرت رسول(ص)
زنده بود. وقتی ابوبکر به خلافت رسید، به او که در این وقت پیر و
کور شده بودتبریک گفتند.تعجب کرد! گفت برای چه پسرمن ازمیان
تمامی اصحاب خلیفه شد؟! گفتند برای این که او پیرتر از دیگران
بود.گفت: اگر پیری ملاک خلافت باشد باید من که پدر او هستم
خلیفه شده باشم نه او؟
بعضی از مورخین نوشته اند:
خود ابوبکر به پدرش نوشت:
از ابی بکر خلیفه رسول خدا بسوی پدرش ابی قحافه. دانسته باش
که مردم جمع شدند و مرا به خلافت برگزیدند، برای اینکه سن من
از دیگران بیشتر بود(؟!)
وقتی که ابوقحافه در مکه این نامه را دریافت کرد به ابوبکر نوشت:
پسرم! چرا این جور کاغذ می نویسی؟
تو در این یک سطر نامه سه جا لغزیده و باخته ای(؟!)
اول نوشته ای خلیفه رسول خدا و حال آین که رسول خدا ترا
انتخاب نکرده.
دوم نوشته ای مردم مرا به خلافت برداشتند واین نقض قول
اول است.
سوم گفته ای چون سن من بیش از دیگران بود. در این صورت
من که پدر تو و از تو پیر ترم باید خلیفه باشم نه تو(!!؟)
(گرفته شده از کتاب محمد(ص) پیغمبر شناخته شده)
دوستان تا به حال شنیده اید که می گویند:
رسم رفاقت صداقتِ و رسم صداقت رفاقتِ.
آدمی بایستی در زندگی صداقت داشته باشد
وبا صداقت زندگی کند.
باصداقت زیستن یعنی وفاداری نسبت به اصول رفتاری
در عمل، هماهنگی بین آنچه که می دانیم، آنچه که
ادعا می کنیم و آنچه را که انجام می دهیم و عمل به
قول ها وانجام تعهدات است.
به قول پروین اعتصامی:
حاصل عمر تو افسوس شد و حرمان
عیب خودرا مکن ای دوست زخودپنهان
قرآن با منفور دانستن انسانی که با خود صادق نبوده و
خویشتن را می فریبد، می فرماید:(نساء آیه 107 )
و از آنها که به خود خیانت کردند دفاع مکن زیرا خداوند
خیانت پیشه گنهکار را دوست ندارد.
دوستان سلام
امروز حالی دگر دارم ونتوانستم مطلبی بنویسم ،خیلی دلم گرفته بود
یاد اون روزهای خوب افتادم که همه جا یک رنگی وصفا بود
یکی میگفت انسان دو بار میمیرد ،یک بار به طور طبیعی و یک بارهم
وقتی فراموش شود.
اما به نظر من شکل سومی هم دارد و آن وقتی هست که به باورهایت
که برای او انقلاب کردی ویا جنگیده ای اما................................
ببخشید همین.
باز هم یا حسین.
یکی از مواردی که منشا باورهای ذهن شمرده می شود تصور هرکس ازمقتضیات
سنی است. بدین بیان که اگر انسان مقتضای هر سنی را درک نکند،به خودباحتگی
مبتلا می گردد.
هر مقطعی از زندگی برای خود ویژگی ها و اقتضاهای ویژه ای دارد که این ویژگیها
در ادلۀ دینی وکتاب وسنت به تفضیل بیان شده است.
اگر کسی به مقتضیات سنی اش توجه نکند ویا علم نداشته باشد،خواسته یا ناخواسته
مبتلا به نوعی خود باختگی می شود واز این رو امکان دارد در پیری ، همانند جوانان
رفتار کند ویا درجوانی ازکهنسالان ، آن هم به گونه ای نادرست تشبیه و تقلید کرده و
کرداری از اوبروز کند که مقتضای سنش نیست.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند:
بهترین جوانان شما کسانی هستند که به منش وزی سالمندان باشند و بدترین پیران شما
کسانی هستند که به منش وزی جوانان رفتار کنند.1
و همچنین فرموده اند:
بهترین جوانان شما کسانی هستند که در عمل شبیه سالمندان و بدترین سالمندان شما
کسانی هستند که در عمل شبیه جوانانند.2
نشاط جوانی زپیری مجوی که آب روان باز ناید به جوی
اگردرجوانی زدی دست و پای درایام پیری بِهُش باش ورای
بیاید هوس کردن ازسربه در که دورهوسبازی آمد به سر3
بنابر این نتیجه می گیریم که بی توجهی به مقتضیات سنین می تواند عامل کردارهای
نادرستی در انسان شده و موجب شود ، فرد دچار نوعی خود باختگی سنی گردد.
منابع: (گرفته شده از سلسله گفتارهای تربیتی- اخلاقی ، استاد علی کریمیان صیقلانی.
1. ارشادالقلوب،ج1، باب8 ص41.
2. مشکاةالانور، الفصل الثانی عشر، ص170؛ مکارم الاخلاق،ص118
3. کلیات سعدی ، حکایت: کهن سالی آمد به نزد طبیب
بسمه تعا لی
رسول گرامی اسلام(ص) در باره نقش علم و دانش در مسیر
زندگی می فرماید:
اطاعت از فرمان الهی وپرستش ذات پاک او و خیر دنیا وآخرت
درپرتو علم به دست می آید، و شر دنیا و آخرت به واسطه جهل
و نادانی دامن گیر انسان می شود.
امیر مومنان حضرت علی (ع) در باره نقش علم و دانش در به
سازی تصویرهای انسانی از خویش می فرماید:
به هر نسبت که دانش آدمی افزوده می شود، توجه خود را به
نفس خویش افزون می کند و برای نیل به سعادت و صلاح ،
سعی و کوشش خود را به کار می گیرد.
آگاهانه زیستن عبارت است از احترام گذاردن به واقعیت ها
بدون طفره یا انکار آنها ، برخورداری از آمادگی علمی کامل در
هنگام انجام هر کاری، همچنین تلاش برای درک مسائلی که
بر علایق ، ارزش ها و اهداف ما تاثیر گذارند، و شناخت و آگاهی
کامل از دنیای درون و بیرون خود.
منابع:
سلسله گفتارهای تربیتی- اخلاقی از علی کریمیان صیقلانی.
بالاخره با بپایان رسیدن ماه مبارک رمضان سریالهای تلویزیونی
باهمه خوب وبدیهاش توانست عده ایی را سرگرم و خیلی ها
را بفکر فروبرد. هرچند که نقد های بسیاری برای آنها است .
در هرصورت هم زمان که یکی از سریالهای ماه رمضان رابه نام
اغماء میدیم علاوه بر انتقاداتی که بر آن دارم اما از داستان خوبی
برخوردار بود که می توانست بهتر به اجرا در آید.
در خصوص داستان فیلم به روایتی از حضرت علی(ع) برخوردم
به این مضمون.
امام علی (ع ) می فرماید:آنان در زندگی به شیطان اعتمادکردند
او را تکیه گاه خویش وملاک کارشان قرار دادند، او هم آنان رادام
خود و وسیله ای برای اضلال دیگران قرار داد و سینه های آنهارا
لانه خود ساخت. در درون آنها تخم های رذالت و پستی گذاشت
وجوجه های آن را در دامن شان پرورش داد.با چشم آنها می بیند
و با زبان آنها سخن می گوید و به کمک آنها بر مرکب اضلال و
گمراهی خود سوار شده است. کارهای زشت و ناپسند را در
نظرشان زیبا جلوه داده است.اینان مانند کسی هستند که
عملشان شاهد بر این است که با مساعدت شیطان انجام شده
و گفتار باطل را او برزبانشان جاری کرده است.
مساله فلسطین دارای دو وجه مشخص است:یک وجه آن،تجسمی ازیک تراژدی
دردناک است و وجه دیگر،نشانگر جنایتی است که دنیا نسبت به خلق فلسطین
مرتکب شده ودر کل مساله ، فلسطین ، موضوع ریشه کن شدن یک ملت بدست
قدرتهای سرمایه داری یا توسل به نیروهای مسلح و قوای ضربتی است. مساله
ملتی است که از سرزمین اجدادی خود رانده شده و محکوم به یک تبعید دائمی
است.امروز ترکیب عجیبی از یک گروه مردم غاصب، با ملیتهای مختلف، از کشورهای
دور و نزدیک در سرزمین عربی فلسطین مسقر شده اند، این گروه ها کشور اسرائیل
را به نا حق تشکیل داده اند.مهاجرانی که قبل از هجومشان به این سرزمین ، نه نام
فلسطین را شنیده بودند و نه چشمشان به خاک آن افتاده بود! این مردم مختلط و بی
هویت وبی ملیت، ادعا میکنند که سرزمین فلسطین، به دلیل یک ارتباط قدیمی مذهبی
به یهودیان تعلق دارد ، در حالی که اگر بخواهیم بر مبنای چنین پایه هائی مالکیت ملل
را بر فلسطین استوار سازیم، ارتباط مذهبی مسیحیان و مسلمین بر این سرزمین بسی
محکمتر از آن چیزی است که صهیونیسم برای قوم یهود ادعا کرده است.
صهیونیسم هرگز به مالکیت 4500 ساله ملت فلسطین بر میهنشان توجه نکرده است و
واقعیت مستند و تاریخی آنرا در نظر نگرفته و نیز ملیت آنانرا که طی 1300 سال بطور
ممتد و بدون وقفه ادامه داشته ، هرگز مورد قبول امپریالیست قرار نگرفته است.
این نژاد پرستان مزدور حتی به آراء صادره از طرف اکثریت نماینگان سازمان ملل متحد
که بدفعات مکرر بر ضد آنها صادر شده است با پشتیبانی شیطان بزرگ آمریکا و جیره
خواران کوچک وبزرگش بی توجهی نموده است. لذا به نظر میرسد که باید کلیه
مسلمانان بر علیه این قوم حیله گر و مکار وارد کارزار شده تا این غده سرطانی ریشه کن شود.
اینشا الله. یا علی
شاید بعضی ازشماخوانندگان عزیز کتاب گوستاولوبون فرانسوی را خوانده باشید
اودر قسمتی از کتاب خودچنین می گوید:اگر بخواهید خصوصیات یهود را برسی
کنیم اینطور نتیجه میگیریم که یهود مانند انسانهائی هستند که تازه از جنگل
فرار کرده وبه شهرها روی آورده اند!
بنی اسرائیل بر طبق قرائن وشواهد متعدد،مردمی وحشی،بیرحم،بی غیرت و
پست بوده واز سفاکی بینهایت بر خوردارند و در کارزار دست به اعمال غیر انسانی
زده وخود را تا پست ترین درجه حیوانی پائین می آورند.
اینجانب مهمترین صفات یهود را از نگاه قرآ ن به صورت آدرس درآورده ام که
علاقمندان میتوانند به آن مراجه نمایند.
1- در خصوص بیرحمی ، شقاوت و وحشیگری قوم یهود به آیه 74 سوره بقره.
2- کشتن پیامبران ،به آیه 87 و 91 سوره بقره وآیه70 سوره مائده.
3- و در خصوص دروغگوئی، تهمت به دیگران و تحریف حقایق به آیات 69 ،70 و71
سوره آل عمران.
4- در خصوص مکر، فریب و خدعه ،سوره آل عمران آیه 54 .
5- ثروت پرستی ، تجملات و مال اندوزی،سوره بقره آیه92 وسوره مائده آیه62 .
6- در خصوص فساد اخلاقی سوره مائده آیه های 78 و79 .
7- در باره ربا خواری یا نزول خوردن آیه های 160 و161 سوره نساء.
خصوصیاتی که دربالا به اطلاع شما عزیزان رسید از مهمترین و برجسته ترین
نشانه های قوم یهود است و اینکه مردم دیگر کشورها سعی دارند که آنها را
از کشور خود برانند بیشتر بیشتر به جهت صفات ضد انسانی و ضد اخلاقی آنهاست.
بنام خدا
روز سه شنبه شب اخبار سخنرانی رئیس جمهور محترم کشورمان را
از طریق خبر شبکه یک سیما پیگیری می کردم ، جداً که دست مریزاد،
آقای رئیس جمهور ، خدا اینشا ا لله به شما عمر با عزت و طولانی عنایت
فرماید. جداً که یک بار دیگر احساس خوبی بمن دست داد ، احساس
شعف ، سربلندی و افتخار و با تمام وجود از داشتن این چنین رئیس جمهوری،
رهبری و مردمی لذت می برم .
دوستان اگر کمی دقت کنید می بینید که رئیس جمهور آمریکا در هرکجای
دنیا که پا مگذارد علاوه بر اینکه هیچ دانشگاهی و دانشجویی از او دعوت
به عمل نمی آورد بلکه مورد بی مهری واقع شده و با تظاهرات مردمی روبرو
می گردد واز او می خواهند که کشورشان را هرچه زودتر ترک نماید.
اما همه دنیا دیدند که چگونه ، روشنفکران ، دانشگاهیان ، دانشجویان و
مردم در کشور آمریکا به طور بی سابقه ای از رئیس جمهور کشور اسلامی مان
برا ی سخنرانی دعوت به عمل آوردند. و دیدیم که چگونه رئیس جمهور محترم
کشور عزیزمان با شجا عت در کشور شیطا ن بزرگ سخنرانی نمود و از مواضع
کشور اسلامی مان دفاع نمودند و مورد تشویق مردم قرار گرفتند.
اینها همه چیزی نیست جز الطاف الهی در این ماه مبارک. واین را من یک پیروزی
می دانم و به تمام ملت خودم ایرا ن اسلامی و تمام مسلمین جهان تبریک میگویم.
یا علی.
دودهک جمعیت کشور بسیار کم درآمدبوده ونزدیک 5/4 میلیون نفر بادرآمدروزی کمتر ازهزارتومان........
یعنی قوت غالب دو دهک جامعه را فقط نان وحداکثر نان وماست تشکیل می دهد.
به گفته یکی از مسئولین کشور،ایران، امروز ظرفیت تامین نیازمندیهای سیصد میلیون نفرجمعیت درکشوررادارد
پس چرا برای هفتاد میلیون........
چرا کشور عزیزمان ایران با در دست داشتن بزرگترین ذخایر انرژی از جمله نفت و گاز همچنان در جدول کشورهای
غنی جای دارد، ولی فقر ونابرابری در آن بیداد می کند.
شاید باور نکنید 8/1 درصدجمعیت ایران زیر ( خط فقر شدید ) قرار دارند،یعنی جمعیتی که در تامین حداقل کالری
مورد نیاز انسانی در زندگی عاجزند.
براساس آخرین آمارها، بیش از یک میلیون نفر از جمعیت کشور، زیر خط فقر مطلق به سرمی برندو این ارقام در
کشوری که غنی ترین منابع را در خود جای داده ودر انظار دیگران،یکی از کشورهای ثروتمند جلوه می کند،
فی الواقع تناقضی بس آشکار است.
بانک جهانی بامطالعه ای که در ایران و با پیش فرض این که فرد بایک دلار در روز می تواند نیاز کالری دو هزار تا
دوهزاروسیصد کالری را تامین کند، محاسبه کرده که 8/1 درصدجمعیت ایران (بیش از یک میلیون نفر) زیر خط
فقر شدید قرار دارند وبه عبارتی دیگر فاقد سیری شکمی در ایران هستند،چه برسد به تامین سایر نیازها(!)
طی محاسبه ای دیگر با برآورد میزان دو دلار درروز به این نتیجه رسیده است که میزان جمعیت زیر خط فقر5/11
درصدجمعیت یا حدود8 میلیون نفر هستند.
و اما بر اساس برآورد وزارت رفاه وتامین اجتماعی حدود 14 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر به سر
می برند. ومرکز آمار ایران طی مطالعه ای که بر اساس هزینه درآمد خانوار انجام داده اعلام کرده که 12درصد
خانوارهای شهری و10 درصد خانوارهای روستایی زیر خط فقر مطلق به سر می برند.
اگر خوشبینانه به ارقام نگاه کنیم،دیده می شود که حدود 10 میلون نفر از جمعیت هفتاد میلیونی ایران
نیازهای اولیه خود را ندارند.
اما بانک جهانی وضع را خطیر تر عنوان می کند چرا که آنها 2/14 درصد جمعیت شهرها و 7/31 درصدروستاها
ودر کل کشور 29 درصدجمعیت ( 15 میلون نفر ) را زیر خط فقر مطلق برآورد می کند.
امام علی(ع)می فرمایند:
( حق وسیع ترین واژه ها در توصیف وتنگ ترین در عمل است )عدالت و قسط از مصادیق بارز حق و مشمول این
کلام مولاست و از این روست که در توصیف آن هزاران سخن وشعارگفته می شود اما در مقام عمل کمتر
نصیبی عاید عامه مردم و به ویژه تهیدستان و مظلومان نمی شود.
مردم ایران بیش از یک صد سال پیش برای دستیابی به ( عدالتخانه ) قیام کردند وراه ها پیمودند اما هنوز به
تحقق آرمان ( عدالت ) چشم دوخته اند و برای دستیابی به آن روز شماری می کنند. به امیدآن روزیاعلی.