سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس دانشش را افزود ولی زهدش را نیفزود، جز دوری از خدا نیفزوده است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ریا بر سر سفره

ریا بر سر سفره

زاهدی،مهمان پادشاهی بود. چون به طعام نشستند،کمتر از آن خورد که عادت او بود و چون به نماز برخواستند بیش از آن خواند که هر روز می خواند، تا به او گمان نیک برند و از زاهدانش پندارند. وقتی به خانه خویش بازگشت، اهل خانه را گفت که سفره اندازند و طعام حاظر کنند تا دوباره غذا خورد. پسری زیرک و خردمندی داشت. گفت: ای پدر تو اکنون در خانه سلطان بودی آنجا طعام نبود که خوری و گرسنه به خانه نیایی؟

پدر گفت: بود ، ولی چندان نخوردم که مرا عادت است. تا در من گمان نیک برد و روزی به کارم آید. پسر گفت : پس برخیز و نمازت را هم دوباره بخوان که آن نماز هم که در آنجا کردی هرگز به کارت نیاید.

برگرفت از : کلیات سعدی، گلستان، تصحیح فروغی، باب دوم_ در اخلاق درویشان ص 730



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( یکشنبه 87/8/5 :: ساعت 2:45 عصر )
»» شیر است نه گاو

شیر است نه گاو
مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت . شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست . مدتى گذشت . مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد . آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است . بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏کشید و مى‏نواخت.
شیر در زیر نوازش‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏گویند آدمیان، دوست مى‏رانند و دشمن مى‏نوازند . اگر مى‏دانست که چه کسى را مى‏نوازد، زهره‏اش پاره مى‏شد و جان مى‏داد.
آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏دانست و مى‏شناخت، مى‏گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏کند، و در همه عمر عاشق او است!


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 87/8/3 :: ساعت 12:54 صبح )
»» شکی که انسان را عوض می کند

شکی که انسان را عوض می کند

می گویند مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.

متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد. چرا که مثل یک دزد راه می رود. مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند، پچ پچ میکندآنقدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود و شکایت کند.

اما همین که وارد خانه شد، تبرش را پیدا کرد.زنش آن را جابجا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت. و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود، حرف می زند و رفتار میکند.      



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 87/7/27 :: ساعت 9:20 عصر )
»» قیمت آه

قیمت آه

به سرعت وضو ساخت و راهى مسجد شد . اگر امروز به نماز جماعت صبح نرسد، نخستین بار است که نمازى در مسجد، از او فوت شده است . همیشه پیش از اذان صبح راه مى‏افتاد و چون به مسجد مى‏رسید، آن قدر نمازهاى مستحبى مى‏خواند تا مردم یک یک حاضر شوند ونماز جماعت برپا گردد . اما امروز، دیر کرده است . شتابان از خانه بیرون زد. کوچه‏ها را یکى پس از دیگرى، پشت سر مى‏گذاشت .نمى‏داند آیا به جماعت مى‏رسد یا نه؛ اما سعى خود را مى‏کند و یک لحظه از شتاب و سعى خود نمى‏کاهد.
بالاخره به کوچه مسجد مى‏رسد. از دور مسجد نمایان است؛ اما دریغا که مردم نه در حال داخل شدن به مسجد، که در حال بیرون آمدن‏اند . دریغ و حسرت، بر جانش چنگ مى‏زنند و آب در چشمانش جمع مى‏شود. پیش خود مى‏گوید: خوشا به حال این مردم که امروز، نماز صبح خود را به پیامبر (ص) اقتدا کردند و واى بر من که از این فیض بزرگ محروم شدم . یک لحظه تردید مى‏کند: شاید اینان براى کارى دیگر بیرون مى‏آیند!شاید هنوز نماز جماعت برقرار است!شاید پیامبر (ص) هنوز سلام نماز را نداده است . پیش‏تر مى‏رود. جلو مردى را که از مسجد بیرون مى‏آید، مى‏گیرد و مى‏پرسد: آیا نماز، تمام شده است؟ مرد نمازگزار به علامت تأیید، سر خود را پایین مى‏آورد . آهى سرد از سینه بیرون مى‏دهد . آه او چنان بود که گویى همه خاندان و دارایى‏اش را یکجا از دست داده است .
در میان نمازگزارانى که شاهد این گفت و گو بودند، مردى قدم به پیش مى‏گذارد و به او که همچنان در حال تأسف و تحسر بود، مى‏گوید: من از جمله کسانى هستم که نمازم را پشت سر پیامبر (ص) اقامه کردم و بابت این توفیق خداى را سپاس گزارم . آیا حاضرى ثواب این نماز را که در این صبح با پیامبر (ص) گزاردم به تو دهم و در عوض، تو پاداش فضیلت این آهى را که الان کشیدى به من دهى؟ پذیرفت و به این معامله تن داد؛ اما همچنان غمگین بود و نمى‏دانست که بر فوت کدام ثواب، حسرت خورد: حسرت نمازى که از دست داده است یا آهى که آن را فروخت و با آن، ثواب نماز جماعت صبح را خرید؟
به خانه برگشت و روز را در همین اندیشه گذراند. شب که تن خویش را به بستر خواب سپرد، در عالم رؤیا دید که کسى به او مى‏گوید: نماز را از تو پذیرفتم و آه را از او .   این حکایت در منابع مختلف به صورت‏هاى گوناگون نقل شده است . در این جا بیش‏تر نظر داشته‏ایم به نقل مولوى در مثنوى .منابع زیر نیز کمابیش حکایاتى شبیه به آنچه گفته شد، نقل کرده‏اند: ثعلبى، قصص الانبیاء، ص 36 و ابونعیم اصفهانى، حلیة الاولیاء، ج 3، ص 335، به نقل از مآخذ قصص مثنوى، نوشته بدیع الزمان فروزانفر.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 87/7/25 :: ساعت 12:28 صبح )
»» گرانبها ترین

گرانبها ترین

ای انسان ! وقت طلا نیست ؛ تو گرانبها ترینی...........

در از دست رفتن خویش بیندیشیم تا خویشتن " خویش" را به دست آوریم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 87/1/31 :: ساعت 10:39 عصر )
<      1   2   3   4      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 138
>> بازدید دیروز: 13
>> مجموع بازدیدها: 376814
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب