سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپارنده دانش نزد غیر اهل آن، مانندآویزنده گوهر و مروارید و طلا بر گردن خوکان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» سالروز ازدواج دو آسمانی در زمین

جشن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س)

امشب سالگرد ازدواج حضرت صدیقه کبری (س) هست. حالا باید ببینیم چه کسی باید با فاطمه ازدواج کنه ؟!
خب ، در روایت آمده که اولین کسی که به خواستگاری حضرت صدیقه کبری (س) اومد ، ابابکر بود . ابابکر خواستگاری کرد و پیغمبر فرمودند : " نه " نفرمودند : دخترم راضی نیست . یا به فلان دلیل . فقط فرمودند :‌ " خواستگار حضرت صدیقه کبری(س) خیلی از شما بالاتر هست . " بعد فرمودند : " منظورم از خواستگار اون کسی نیست که میاد و می خواد با حضرت فاطمه (س) ازدواج کنه . منظورم اون کسی است که میاد و فاطمه زهرا (س) رو برای کس دیگه ای خواستگاری می کنه . " کسانی که به خواستگاری اومده بودند برای ابابکر ، گفتند : یعنی ما بریم و کس دیگه ای رو به خواستگاری بفرستیم ؟ پیغمبر فرمودند : " نه ، منتظرم تا خداوند که این کوثر رو به من عنایت کرده ، خودش هم برای این کوثر ، دامادی انتخاب کنه و حضرت فاطمه زهرا (س) رو برای اون خواستگاری کنه . "
دومین نفری که به خواستگاری حضرت فاطمه زهرا (س) اومد ، عمربن خطاب بود . خب ، اون هم همون جواب قبلی رو گرفت و اصرار زیادی هم که کرد ، فایده ای نداشت . که البته اینها به دلیل مصالح سیاسی هم بود ، که به خواستگاری می اومدند . چون اونها می خواستن شخص اول بعد از پیغمبر  باشند و فکر می کردند اون قرب لازم رو که باید داشته باشند ندارند و لذا گفتند : شاید بهترین راه این باشه که به خواستگاری حضرت فاطمه زهرا (س) بریم .
یه روز پیغمبرآقا امیرالمؤمنین
را صدا زدند و فرمودند : " علی جان ! چیزی می خوای به من بگی ؟ "
آقا امیرالمؤمنین
سرخ شدن . حجب و حیای امیرالمؤمنین کل چهره شون رو برافروخته کرد . پیغمبراکرم(ص) فرمودند که : " علی جان ! خدا ، ( خودِ خدا ) به جای تو فاطمه مرا برای تو خواستگاری کرده است ! " و گویا تو هم به این امر مایلی . یعنی خواستگاری فاطمه (س) وحی بوده ، چون خودِ خدا خواستگاری کرده است . امیرالمؤمنین سکوت کردند . پیغمبر فرمودند : " خب ، این علامت رضایت است . شرم و حیا مانع شد که علی
در این رابطه در حضور پیغمبر حرفی بزند . بعد پیغمبر فرمودند : " فلان روز بیا و قراری گذاشتن . "( همین قراری که ما  می ذاریم ، مثلاً مجلس بله برون . ) بعد در اون موقع اومدن و صحبت شد . پیغمبر فرمودند که : " من باید از دخترم فاطمه (س) هم سؤال کنم . "‌ راجع به مهریه و غیره سؤال شد . آقا امیرالمؤمنین فرمودند : " هر چه  فاطمه (س) بخواهد ، آیا با فلان مبلغ حاضر است ؟ " پیغمبر فرمودند : " دخترم ! حاضری با این مهریه به عقد علی در بیایی ؟ " حالا ، به همون مقدار مهرسنه ای که می گن چهارده مثقال نقره بود که با پول الان حدوداً می شه صد هزار تومن . حضرت زهرا (س) فرمودند : " من به علی که راضی ام . اما مهر برای من کافی نیست . " فرمودند : چه کنیم ؟ مبلغ رو ده برابر کنیم ؟ مجدداً فرمودند : " نه . به علی که راضی ام اما این مهر برای من کافی نیست . " هر چقدر مبلغ رو بالاتر بردن ، حضرت زهرا (س)‌ فرمودند : " من اصلاً اشکالم تو مبلغ مهر نیست . " فرمودند : خب ، خودت بگو . چه چیزی رو به عنوان مهر می خوای ؟ حضرت زهرا (س) فرمودند : " من دو تا مهریه می خوام . " حالا که خدا خواستگاری کرده ، خودش مهر من رو بده
بعد فرمودند : " یکی اینکه در روز قیامت من اجازه داشته باشم به محبان خودم ، به شیعیان خودم ، یعنی اونایی که من رو دوست دارن ، کمک کنم و نجاتشون بدم . ( ببینید ! در اول عاشقانه ترین ازدواج بشریت از ازل تا ابد این می شه مهر فاطمه (س) ) چقدر این دید ، الهی و ملکوتی و مهربان هست که می فرماید : " مهرم رو نجات گناهکارهای امتم قرار می دهم . "خداوند وحی فرمود که : " راضیم " فاطمه (س) داره درخواست می کنه ، پس راضیم ! پیغمبراکرم فرمودند : " مهر دوم شما چیه ؟ " حضرت عرض کردند : " می خواهم که آبهای عالم را مهر من قرار بدهند . " که پیغمبراکرم اینجا این اختیار رو دادن . پس آبهای عالم مهر فاطمه (س) است . خب ، این آبهای عالم به اصطلاح ، یه حالت ظاهری داره که دریاها و دریاچه ها و رودها رو شامل می شه . که این حالت ظاهری آب هست و بعضاً‌ در روضه ها ، ازش استفاده می کنن که آب فراتی که مهر فاطمه (س) بود بر روی ابی عبدالله بسته شد . اما جنبه باطنی این آب چیه ؟ این " ماء " ، این آبی که می گن ، اون آبی هست که در قرآن می فرماید : " و من الماء کل شیء حی " یعنی خدایا ! یک تبلور و جلوه ای در من و نام من قرار بده که نام من مانند آب ، همه گنهکاران و همه انسانها رو زنده کنه .
لذا ، نام صدیقه کبری (س) که میاد ، اصلاً‌ دلها می لرزه . امام صادق می فرمایند : همه مردم وقتی مشکلی دارن به ما 12 نفر اهل بیت رجوع می کنن و  وقتی ما مشکلی داریم به مادرمون فاطمه زهرا (س) رجوع می کنیم .
بعد بحث جهیزیه شد که فاطمه زهرا (س) جهیزیه شون رو نشون دادن . ( حالا اگه بخوام امشب دقیقاً‌ نحوه ازدواج حضرت زهرا (س) را براتون بگم ، شاید اینجا ( از نظر اشک ) بشه شب شهادت حضرت زهرا (س) . ) برای اینکه این ازدواج خیلی عجیبه ! حالا ، اشک هم که فقط اشک درد نیست ، بعضی وقتها اشک مهر هم هست ، اشک شوق هم هست ! خانم (س) فرمودند : " من اینها رو دارم . " بعد نگاه کردن ، دیدن خیلی ساده است . یه دستاس هست ( دستاس هم همون آسیابهای دستی است که یه مشت گندم می ریزن و خورد می کنن . ) سه ، چهار تا کاسه گلی ، چند تا قاشق گلی و یه زیر انداز ( همون کساء معروف ! ) یعنی این زیرانداز هم فرش ، هم رختخواب و هم کفپوش خونه فاطمه (س) بود . و یه رو انداز ، نه یه دونه پتو . یعنی با زبان امروز ، یه پارچه ، یه ملحفه . حضرت زهرا (س) فرمودند : " این جهیزیه منه ، علی به اینها راضی هست ؟ " آقا خندیدند و فرمودند : " فاطمه (س) که بیاد تو خونه من ، دیگه دنیا و آخرت وارد خونه من شده ، من کِی دیگه به اینها نگاه می کنم ؟ " ( آخه ، فاطمه (س) می خواد بیاد تو خونه من ! ) ـ پس امام علی فرمودند : " بله من راضی هستم . "
بعد پیامبر(ص) سؤال فرمودند : " علی جان ! حالا ، تو چی داری ؟ " امام علی(ع) عرض کردند : " آقا ! من از مال دنیا فقط یه سپر و یه زره دارم . هیچی دیگه ندارم . " (‌ ببینید ! علی(ع) با اون همه عظمت از مال دنیا فقط همین ها را داره ! ) که البته بعد از قضیه ازدواج دیگه حضرت علی اونها رو هم نداشت . چون که در اونجا پیغمبر(ص) فرمودند : " وقتی کسی  فاطمه (س) رو داره نه سپر می خواد و نه زره . " این دو تا رو هم بفروش و خرج عروسی و خونه گرفتن و وسایل خرید برای زندگی کن . در یکی از روایت اومده که پول زره و سپر 30 درهم شد . ( اصل زندگی سعادتمند عشق و تفاهم است ) بالاترین جلوه عشق در عشق بین علی و فاطمه (س) است . چون در تاریخ ، این تنها ازدواجی است که هر دو طرف معصومند . و تنها معصومه تاریخ حضرت فاطمه (س) است . خب با این اوضاع و احوال کارها درست شد . حالا می خوان خطبه بخونن . الله اکبر ! جبرئیل امین نازل شد . عرض کرد : " یا رسول الله ! من اومدم از علی(ع) و فاطمه (س) وکالت بگیرم . خود خدا در عرش قرار هست که خطبه رو جاری کند . ( خود خدا ! ) خداوند خودش خطبه رو در عرش جاری کرد و صیغه رو خوند . و اونجا در عرش این پیوند بسته شد . همه ملائکه ( به سبک خودشون ، نه مثل ما ) تمام عرش را زینت کردن . عده زیادی از ملائکه ، بخاطر این پیوند ، سجده شکر کردن و اونجا چقدر پای کوبی و خوشحالی بود . یعنی این روز ، اینقدر مهمه که با ازدواج این دو معصوم ، خداوند بعنوان همون هدیه ای که مهمونها به عروس و داماد می دن یک در به درهای رحمت خودش اضافه کرد . فقط به خاطر ازدواج علی(ع) و فاطمه (س) . امشب  اینجوریه ، لذا ما امشب یه عروسی عادی نیومدیم . امشب به جشنی اومدیم که یکی از علما و اساتید ما ، می فرمودند :
" هر کس در شادی امشب شرکت کنه ، گویا ده بار حج واجب انجام داده . " و خب می دونید که بعد از انجام حج واجب هم آدم مثل اینکه دوباره متولد شده و گناهی هم نداره . امشب اینطوریه . این وضعیت فاطمه (س) است . این وضعیت این ازدواج است .
زندگی علی(ع) و فاطمه (س) می خواد شروع بشه حالا دیگه با هم محرم شدن . ( ببینید ! این نکته چقدر لطیفه ) حضرت علی(ع) با پیغمبر (ص)پسر عمو بودن ، قوم و خویش بودن ، علی  به خانه پیامبر(ص) رفت و آمد داشت ، علی اینقدر محرم بود که شب لیله المبیت در بستر پیغمبر(ص) خوابید . با این اوضاع و احوال می بینیم که این اتفاق می افته . پیغمبر (ص)رو کرد به علی و فرمود : " یه قدم دیگه مونده . " اون چیه ؟! ـ در شرایط خواستگاری و ازدواج اینه که روی همسر را باید ببینند دیگه . پیغمبر(ص) روی حضرت رو کنار زدند و فرموند : " علی جان ! این فاطمه من است . " یعنی علی(ع) تا اون لحظه فاطمه (س) را ندیده بود . در تاریخ می نویسند علی(ع) شروع کرد به لرزیدن . بعداً در تاریخ امام علی اینجوری نقل می شه که آقا فرمودند : " وقتی فاطمه (س) رو دیدم از همه دنیا با همه زیبایی هایش سیر شدم . " هر چه زیبایی هست ، تو وجود فاطمه (س) هست .
امام صادق می فرمایند : " چهره مادر ما ، فاطمه (س) به گونه ای است که تمامی حورالعین به او رشک و حسد می ورزند . "امیرالمؤمنین(ع) فرموند : " تا چشمم به چهره فاطمه زهرا (س) به اون همه زیبایی صورت با نورانیت عجیب سیرت همراه شده بود افتاد از همه دنیا سیر شدم . " همین جا این جمله رو فرمودند :

برو به کار خود ای دون که در دیار علی به عالمی نفروشند مویی از زهـــرا

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 91/7/25 :: ساعت 11:47 عصر )
»» کمی بیاندیشیم

رسول خدا (ص):

کسی که مومنی را اذیت نماید پس مانند آن است که ده مرتبه مکه معظمه وبیت المعمور را خراب کرده و هزار فرشته مقرب درگاه الهی را کشته است.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 91/7/24 :: ساعت 10:35 صبح )
»» نگاه اول

...راستی مکه و کعبه چه جایست که با دل حاجی چنین می کند؟

خانه ای ساده ، چهار گوش ، بارنگی سیاه که ابعاد آن 5/10 و 12 متر و ارتفاء آن 15 متر است با دری که به درون خانه باز می شود و با پارچه ای سیاه که بر روی آن آیات قرآن نقش بسته است آن را می پوشانند و در گوشه ای از این خانه ، سنگ سیاهی نصب شده که به آن ( حجرالاسود ) می گویند.

اما نمی دانم همین خانه با مشخصاتی که براتون گفتم چه کاری با دل حاجی می کند. اولین دیدار با کعبه،باور کردنی نیست.خانه ای که بسیار از طریق عکس و فیلم آن دیده ای ، اما این دیدار ، چیزی دیگر است. همان طور که نزدیک می شوی و در حالی که لباس احرام به تن داری ، ضربان قلبت بال و بالاتر می رود نوعی هیجان وصف ناشدنی در درونت بوجود می آید که در طول عمرت تکرار نمی شود، همین که با جمع کاروان به بالای پله ها می رسی ناگهان اختیارت از دست می رود و بصورت غیر ارادی پاهایت سست شده و به زمین رفته و به سجده می روی ( الله اکبر ) سجده ای که تا به حال برایت پیش نیامده ، زیبا ترین سجده ای که هیچگاه از یادت نمی رود و چه لذتی که نمی شود توصیفش کرد، چه می گویم ...

به هرحال سر از سجده بر می داری هرچند که می خواهی تا قیام قیامت در همان حال خوش در سجده باشی ، دیگر جسم و دل از آن تونیست و فقط اشک است که از گونه هایت سرازیر شده- خدایاآیا می شود آن لحظات دوباره تکرار شود؟

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 91/7/21 :: ساعت 6:54 صبح )
»» قبله هر قافله

ظهورت از خدا می طلبند نه حضورت را

تو را غایب نامیده اند، چون ظاهر نیستی نه اینکه حاضر نباشی .غیبت به معنای حاضر نبودن ، تهمت ناروایی است که به تو زده اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان ظهور و حضور را نمی دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای ظهور است ، نه حضور و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند ، ظهورت از خدا می طلبند نه حضورت را . وقتی ظاهر می شوی همه انگشت حیرت به دندان می گزند با تعجب می گویند که تو را پیش از این هم دیده اند . و راست می گویند ، چرا که تو در میان مایی ، زیرا امام مایی . جمعه که از راه می رسد ، صاحبدلان دل از دست می دهند و قرار از کف می نهند و قافله دل های بی قرار روی به قبله می کنند و آمدنت را به انتظار می نشینند ...
و اینک ای قبله هر قافله و ای (( شبروان را مشعله )) ، در آستانه آدینه ای دیگر با دلداگان دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه می کنیم.
تو روح سبز بهاری ، چو یاس زیبایی
شمیم سنبل عشقی ، نسیم دریایی
حضور سبز تو در دل همیشه نورانی ست
اگر چه غایبی اما تو دردل مایی

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 91/7/13 :: ساعت 4:42 عصر )
»» علی(ع) و شهادت

چه کسی از علی شایسته تر است تا قلسفه شهادت را تفسیر کند؟

شهادت رسواگریست

شهادت افشاگری و روشنگریست

شهادت عیان کردن و بیان کردن است

شهادت آشکار ساختن تمامی آن چیزهایی است که انکار کرده اند

شهادت بیاد آورنده همه آنچه است که به فراموشی سپرده اند

شهادت روشنگر همه حقیقتهای کتمان شده است

شهادت رسوا گر پنهان کاران و دسیسه بازان است

شهادت رسوا گر قدٌاره بندان همه تاریخ است

شهادت جهاد حق پرستی در عصر نتوانستنهاست

شهادت از آنِ زمانی است که حق خلع سلاح شده است

و شهادت نشان از چگونه زیستن و چگونه مردن است

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 91/5/20 :: ساعت 12:39 عصر )
»» شب قدر

شب قدر از نظر ظاهر مثل هرشب دیگر تاریک وسیاه است.اما از نظر ارزشهای زمانی با دیگر شبها بسیار متفاوت است،همین چند ساعت از تمام تاریخ قیمتش بیشتر است،چرا که در این شب به امر خدا روح و فرشتگان از همه سو در حال فرود آمدنند. قیمت بالای این شب بخاطر ایجاد ارزشی است که می آفریند.،تقدیر تازه ای که می آفریند،دگرگونی که در انسانها ایجاد می شود،انسانهای تازه ای که بوجود می آورد، اندیشه های زیبایی که خلق می کند، و نزدیکی بیشتر انسان با خالق و معبودش،شب نزول قرآن،شبی پر از برکات الهی و.....، و این همه زیبایی در این شب همانند انفجار نوری است که در دل شب تاریک همانند خورشید می درخشد و ارزش این شب را بالا برده است.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 91/5/17 :: ساعت 4:30 عصر )
»» ترس از مردن

نمی دانم چرا خاطره مردن و فرجام زندگی از مغزم بیرون نمی رود. ظاهرا اقتضای سن است. شاید هم به سبب تامل در ایام گذشته و یاد آشنایان و دوستان در گذشته است ، که مانند پرده سینما از برابرم می گذرد ، و کوتاهی زندگانی دنیا را -  با همه درازی اش - در جنب آخرت بی پایان نشان می دهد و بانگ آماده باش می زند.                                                                   

سرگرم این افکار بودم که ترس از مردن مرا فرا گرفت . پیشامدهای بعد از مرگ هراسناک است ؛ زیرا ورود در محیطی نا آشناست با رویدادهایی که نمی توان پیش بینی کرد. دقایقی را در خوف و رجا می گذراندم که ناگاه یادم می آید  مردن نابودی و معدم شدن نیست .« مرگ آغاز دگر زیستن است». شروع حیاتی دیگر در جهانی دیگر با کیفیتی دیگر است در همین افکار بودم که  یاد آمد باید دستورات حاج خانوم را موقعی که میرفت اداره انجام دهم و چیزی هم به اومدنش نرسیده چون که ماه رمضون ها زودتر میان خونه بناربراین از جا پریدم و ...

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 91/5/7 :: ساعت 10:56 صبح )
»» سنت دینی یا عرفی

...بلاخره پدرم بعد از چندی دست و پنجه نرم کردن با مریضی فوت کرد . اما تازه دردسرها شروع شد که چی باید مراسمهای شب هفت و غیره چگونه باشد و با یک آب وتابی بیان می شود که خود میت هم اصلا رازی به چنین مراسمهایی نبود  نمی دونم چرا مردم اینقدری که به دنبال عرف هستند به دنبال دین نیستند و بقولی برخی از مردم آداب و رسوم خود را پای دین می گذارند و حتی حکم دینی بر آن بار می کنند . مثلا مراسب شب هفت و چهل و سالگرد میت را از واجبات می دانند و اگر کسی بخواهد مخارج چنین مراسم هایی را در امور خیریه ای چون نجات جان بیمار و بدهی بی بضاعتی و... صرف کند مذمتش میکنند. هیچکسی به فکر این نیست که آیا این بنده خدا که فوت کرده بدهی به مردم یا دین ( خمس) دارد یا نه و ...

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 91/5/6 :: ساعت 11:16 صبح )
»» شرط توکل

گویند شرط توکل آن است که خود را در دریای عبودیت افکنی و آرام گیری ، اگر دهد شکر کنی و اگر باز گیرد صبر نمایی.

حضرت سجاد نیز از سر اخلاص با معبود حقیقی به راز و نیاز می پردازد و تنها از او درخواست می نمایند: « ای مولای من اعتمادم ، تکیه ام ، امیدم و توکلم بر توست » . « به تو توکل می کنم  و بر جود و کرمت اعتماد می نمایم ».

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 91/4/31 :: ساعت 7:43 صبح )
»» مستمندان در ثروت ثروتمندان سهیم اند

طبق آیه 22 سوره معارج مستمندان در ثروت ثروتمندان سهیم اند.

اهل سنت این آیه را مربوط به زکات دانسته اند ( تفسیر قرطبی ج 17 ص 38 ) ولی شیعه بر این باور است که این آیه مربوط به زکات نیست.

طبق روایت امام صادق (ع) هرچه مردم بدان نیاز دارند و تو می توانی به آنها بده ، خدا این پول و سرمایه را به شما داده تا آنها را به مقصودی که درجهت آن قرار داده مصرف کنید و نه اینکه برای خود ذخیره نمائید( اصول کافی ج 3 ص 500 – من لا یحضر ج 2 ص 48 ) رفع نیاز بینوایان توسط ثروتمندان روح اسلام است در غیر این صورت بر چسب سرمایه داری به دین خواهد چسبید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( یکشنبه 91/2/17 :: ساعت 9:57 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 46
>> بازدید دیروز: 60
>> مجموع بازدیدها: 371566
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب