سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس حکمت مدارا کردن با مردم است . [امام علی علیه السلام]
یادداشتهای من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مشغول کردن مردم به مسائل بی اهمیت

بسیاری از مسائل هست که در زندگی انسان از نظر ارزش واهمیت در رتبه ای خیلی پایین قرار گرفته است همچنان که مسائلی هم است که اصلا اهمیتی ندارد بلکه از جهاتی زیان آور هم می باشد.

ولی در عین حال در کشور عزیزمان هستند مردمی که بر اثر تشخیص اشتباه خود ویا بخاطر فریب فریبکاران ، مسائل با اهمیت زندگی را درک نمی کنند وبجای آن به مسائل بی اهمیت ویا کم اهمیت می پردازند.بحث ما دراینجا به آن دسته از مردم که خودشان ( بدون دخالت فریبکاران ) راه خوب یا خوبتر را کنار می گذارند وبه دنبال مسائل کم اهمیت ویا بی فایده می روند کاری نداریم بلکه می خواهیم در باره آن دسته از کسانی صحبت کنیم که با حیله و فریب ، مردم را با مسائل بی اهمیت مشغول می کنند تا آنها بر اثرمشغول شدن به اینگونه از کارها مجال فکر کردن در باره مصالح و مفاسد خودشان را نداشته باشند و در نتیجه این حیله گران ، آنهارا تحت استثمار خود در می آورند.خلاصه اینکه این انسان پر ادعا اگر فکرش به چیزی مشغول شد ازخیلی چیزهای دیگر غافل و بی خبر خواهد ماند.ودر همین راستا افرادی سود جو در جامعه وجود دارند که کاملا به این مسائل پی برده اند و به همین جهت برای اینکه بتوانند با خاطری آسوده مصالح جامه ای راقربانی امیال وهوس های خودشان بکنند مردم را به یک سلسله مسائل بی اهمیت ویا کم اهمیت سرگرم می نمایند تا همه فکرها به همان مسائل مشغول باشد وکسی در باره مسائلی که با منافع آنها منا فات دارد نیندیشد.برای مثال:اگر به وسائل ارتباط جمعی ( رسانه ها )نگاهی داشته باشید ، خواهید دید که کارگزاران جامعه بجای اینکه مسائل و مشکلات اساسی مردم را درآن بیان کنند و به مسئل اساسی مردم بپردازند و آنها را بیان کنند بر عکس به مطالبی می پردازند که به قول معروف نه به درد دنیای آنها می خورد نه به درد آ خرتشان بلکه فقط اثرسرگرمی دارد تا نتوانند به مشکلات و آینده خود نگاهی داشته باشند.

 البته انسان نیاز به تفریح وسرگرمی دارد نه انقدر که او را از خود غافل نماید.

رسانه ها بجای آنکه احتیاجات واقعی مردم را مورد توجه وبحث قراردهند به مسائل بی اهمیت ویا حتی می شود گفت زیان آور می پردازند.و گاهاً اگرهم به بعضی مسائل مهم می پردازند بصورت مقطعی بوده وبعد به دست فراموشی سپرده شده است. وبازهم به مشغولیات بی اهمیت می پردازند .مثلاً برنامه شبکه جوان رادیویا شبکه 3 سیما  را توجه کنید ازصبح زود با چه انرژی از فوتبال برای مردم خبررسانی ویا بحث می کند

وگاهاً  ساعات زیادی از برنامه به مسائل فوتبال اختصاص پیدا می کند.وبه مرور کاربه جایی می رسد که تمام زندگی خانواده ها را مسائل فوتبال وهواشی آن فرا

می گیرد. مانند: اینکه فلان بازیکن چند خرید ویا فروش شد ویا چگونه گل زد.

اینجانب بسیاری از جوانان را دیده ام که در عین بیکاری وفقر اقتصادی چگونه برای خرید بلیط به ورزشگاه ها میروند ودر پایان اگر تیمش باخت بیا وببین چگونه به زمین وزمان بدوبیراه می گوید ونمی داند که تا ساعتی دیگرکه بازیکن محبوبش درسونا واستراحت وتفریح خود مشغول می باشد او دوباره باید برگردد به همان آش و کاسه خود وبه قولی به بدبختی خود بدون اینکه بازیکن محبوب او زره ای هم ککش بگزد. به هرحال هرچند که فوتبال به عنوان سرگرمی عامه پسند می باشد ولی نباید فراموش کرد که فوتبال انتهای همه چیز نیست.

بویژه اینکه این واقعیت را باید یاد آور شد که کشور ما مسائل ومشکلات مهمتری را دارد که بردو باخت فوتبال هرچند در سطح ملی نمی تواند راه گشا باشد . گرچه فوتبال یک ورزش مردمی است ولی نباید با گمراه ساختن رسانه های جامعه سرمایه داری از آن سرگرمی مبتذل ساخت که همواره موجبات اشتغال ذهنی کاذب وبی حاصل افراد را فراهم آورد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 86/2/8 :: ساعت 11:49 عصر )
»» راستی چرا ؟

سلام ، امروز بعدازظهر جمعه همسر خوبم رفته سرکارتعجب نکنید چون که همسرم مشاورمالی یکی از ادارات دولتی است و بخاطرانجام یک سری از کارها او و دیگر همکاراش توی فروردین حسابی در گیر کار بودند حتی مثل امروز که جمعه هست. من هم ایشان یعنی همسرم را درک میکنم ، در واقع او بسیار پرکارمیباشد وبه عنوان یک بسیجی در امورمسئولیتهایی که به عهده اش میبا شد بسیارحساس بوده و احساس وظیفه میکند ، به طور قطع می توانم بگویم که جزء معدود اشخاصی هست که می بینم بسیارو بسیار احساس انجام وظیفه می کند آنهم با اینهمه شیطنتها مثل: پاچه خواریها،چپاولها و حیف ومیل کردنها،پارتی بازیها واز همه بدتر ریاکاریها و.......

من امروز رفتم بیرون و با ماشین همین اطراف دوری زد م  و نگاهی به مردم داشتم دیدم چقدر تغییردیده می شود! حتماً می پرسی درچی ؟ الان می گم ، ببینید ما پس ازانقلاب به خیلی از خود کفاییها رسیدیم مثلا در نانو پزشکی و یا حتی همین دست یافتن به انرژی هسته ایی ووووو اما از دریچه ایی دیگرمی بینم تغییرات دیگری هم پیدا کردیم که به نظرمن خوب نبوده ونیست که آنها عبارتند از:

1- پوشش خانمها

2- آرایش پسرها

3- کم رنگ شدن احترام به بزرگترها

4- رقابتی شدن زندگی مردم نسبت به دوستان وفامیلها

5- روابط اجتماعی ( گذشت ، صفا ، لطف خوش و.....)

6-غیرت

ومثالهای بسیاری که می توان برشمرد.

راستی چرا چنین شده ؟ کجای کاراشکال بوده ،به نظرمن تو کار فرهنگی کار که نکردیم هیچ بلکه خودمون را هم گول زدیم که بله ما آدمای با فرهنگی هستیم وبه این حرفها دل خوش کردیم و غافل از اینکه برای مسائل فرهنگی هم باید هم برنامه کوتاه مدت وهم دراز مدت داشت وجامعه را نباید به حال خودش رها کرد. وصرفاً داشتن ساختمانهای بلند ووارد کردن ویا ساخت ماشینهای شیک ویا حتی گران قیمت و وارد کردن آنها به خیابانها واشباع کردن خیابانها وشهرها از آنها و همین طور در خصوص دیگرملزومات زندگی به تنهایی ،نه تنها تمدنی را به دنبال ندارد که به نظر اینجانب تنها چیزی را که ممکن است برای ما به ارمغان آورد بی هویتی و توتم پرستی باشد.

مااینقدرازمسائل فرهنگی خود غافل شدیم که حالا باید بدنبال اصلاح وترمیم فرهنگی خود باشیم ولی به نظرمی رسد که کاربسیار کند انجام می شود.

نمیدانم چرا دلم گرفت ، یک دفعه یاد دوستان سالهای دفاع مقدس افتادم آه آه آه چه آدمهایی بودند ،با ادب ،مهربون ، با صفا ، با گذشت ، خوش اخلاق و....................

چه بگویم زبانم قاصراست که بخواهم از آن یاران سفر کرده بگویم .من الله توفیق.

یاحسین.

در پایان ازخدا می خواهم که دست هدایتش را بر ما ارزانی بدارد و از مردم شریف عاجزانه امداد می طلبم که کوله بار خونی که شهیدان بر زمین ریخته اند از اول اسلام تا به حال پایمال نشود.

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( جمعه 86/1/31 :: ساعت 11:33 عصر )
»» بخشی از سوگنامه شهید چمران

خدایا :من اعتقا د دارم درجه شخصیت انسانها به اندازه غم و درد آنهاست و می دانم خدای بزرگ بر بندگان مخلص و دلباخته خود رحمت می کند و دریایی از درد و کوهی از غم به آنها  ارزانی می دارد.

 

بخشی از سوگنامه شهید چمران :

خدایا تورا شکر می کنم که مرا با درد آشنا کردی  تادرد  دردمندان را لمس کنم ، وبه ارزش کیمیایی درد پی ببرم ، وناخا لصی های  وجودم را در آتش درد بسوزم ، و خواسته های نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم ، وهنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن  هوا ، وجدانم آسوده وخاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم وموجودیت خود را حس کنم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( پنج شنبه 86/1/30 :: ساعت 2:5 عصر )
»» آزادی

 

گاهی انسانها در خصوص آزادی صحبت می کنند وبرای بدست آوردن آن هزینه های زیادی را می پردازند. اما به نظر اینجانب در درجه اول شناخت از آزادی بیش از بدست آوردن آن اهمیت دارد. چرا که ممکن است انسان گاهی در قالب ویا لباس آزادی اسیروبنده افکار دیگران شود وچیزی را که به عنوان آزادی تلقی میکند عین برد گی باشد.

بسیاری ازافراد جامعه که بقول خودشان آزادی بدست آورده اند بدون اینکه متوجه باشند دچار بردگی خاصی شده اند که وضعیتشان از اول هم بدتر شده است و مثل کسی می ماند که خودش را از چا له ای رها کرده ودر چاهی عمیق وخطرنا ک افتاده باشد.

در اینجا لازم نیست که پای شخص دیگری در میان باشد بلکه افکار واهی خود او و بی خبری اوازحقیقت ممکن است معنای آزادی را در نظرش دگرگون جلوه داده باشد و در نتیجه با هرقدمی که در راه آزادی خیا لی خود گام بر می دارد یک قدم به بیگانه شدن از خود نزدیکتر می گردد.

تاریخ شاهد میباشد که بسیاری از مردم بودند که وقتی دستشان به جایی می رسد آنچنان از دیگران سبقت گرفتند و تاخت وتاز کردند که گویی اصلا حساب و کتابی در کار نیست و آن چنان  در مسائلی ، همچون ما ل ، جاه ، شهرت و شهوت غرق شدند که دیگر نتوانستند به هیچ  مصلحتی از مصالح واقعی  خودشان بیندیشند. آنها بی بندوباری ولا قیدی را با آزادی به اشتباه گرفتند و در نتیجه زمانی به خود آمدند که کار از کار گذشته بود وزندگی را بر خود ودیگران تباه کرده بودند.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 86/1/21 :: ساعت 11:32 عصر )
»» پول پرستی وبردگی فکری به روش شهرام جزایری

ما ل پرستی وبردگی فکری

مال نیز مانندغریزه شهوت ، از مواهب الهی است وهمچنان که علاقه صحیح ومعتدل به غریزه شهوت یک علاقه پاک ومقدس انسانی است، علاقه به مال هم یک علاقه پاک انسانی است چون مال، وسیله ای است که انسان میتواند به کمک آن هم خودش را ازنظر جسمی وروحی تقویت کند وهم آن را در راه اهداف عالیه انسانی به مصرف رساند ولی در عین حال، مال پرستی مانند شهوت پرستی ، انسان را به بردگی فکری می کشاند به طوری که او در مقابل پول حاظر می شود همه مقدسات خود را از دست بدهدو استثمار گرایان شیادهر وقت می خواستند کسی را وسیله اجرای مقاصد شوم خودشان قراردهندو آنها را جاده صاف کن خود کنند کیسه های زر به خانه اش می بردند واین کیسه ها آنچنان قدرت اعجاز داشتند که یکباره فکر طرف را که ادعای دینداری ومبارزاتی هم دارد را تسخیر می کردندو شیاد چنان وانمود می کرد که گوئی همه چیز از طرف خداوند به اوالهام شده و جزء نخبگان اقتصادی می باشدو دیگران او را نمی فهمند. واما کیسه های زر اعجازی دیگر هم دارند و آن اینکه ما هیت اقایان را اینگونه بر ملا می کند.پول پرستی آنچنان انسان را برده و بنده می کند که او حاضر است آبرو وحیثیت خود را در مقابل آن فدا کند.آیا آن نا جوانمردان که خود را به این و آن می فروشند وحیثیت و آبروی اجتماعی خودشان را به بهانه اندک می دهند مگر برده پول نیستند؟ و با چه وقاهتی هم دررسانه ها مگوید مگر پول گرفتن جرم است.   چه خوب شد که امام رفت واین دیو سیرتان را ندید .واز خدا می خواهم که همه آن کسان ناکس را که می خواهند به این نظام ضربه ای وارد کنند را نابود کند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( دوشنبه 85/12/14 :: ساعت 12:16 صبح )
»» ا یجاد بردگی فکری از طریق اشاء بی بندوباری

یکی ازراه هایی که امپریالیزم جهان خوار آمریکا ( شیطان بزرگ ) ودیگر ایادی غرب،برای ایجادبردگی فکری در جوامع بشری وبه خصوص کشورهای اسلامی از آن استفاده می کنند راه اشاعه بی بندوباری ،بدحجابی ،هرزگی ،بی غیرتی وفحشاء درمیان مردم است.

البته این کارممکن است از طریق مختلف صورت گیرد. مثلا گاهی بوسیله انتشار کتابهای خلاف عفت ودر حال حاظر بیشتربراثرارائه فیلم ها ونمایش های متحرک جنسی از طریق ماهواره وگاهی هم براثرچیزهای دیگر،اینها را تحت عنوان ( آزادی )به مردم القاء می کنند.وبا توجه به اینکه امیال شیطانی از جذابیت بالایی برخورداربوده وآنی وزود گذر می باشد ودیده می شود که بعضی از مردم که هنوز به درجه ای از رشد فکری نرسیده اند که بتوانند معنای حقیقی آزادی را از معنای بی بندوباری تفکیک نمایند لزا از راه بی بندوباری ، بد حجابی ، هرزگی ، بی غیرتی و در نهایت فحشا را در پیش می گیرند. و می بینیم که برای رسیدن به این امیال شیطانی بایستی به راه های نا مشروعی همچون رشوه ، ربا ، کم فروشی و غیره متوسل شده تا هزینه آنهارا به دست آورند و فریب خوردگان نیز فارغ از هر اندیشه ای دامن خود را به انواع مفاسد می آلایند و نامش را همچنان که بیگانگان به آنها القاء کرده اند آزادی می گزارند و در این میان آنهایی که عوامل اصلی اشاء این فرهنگ هستند از غفلت و بی خبری مردم سوء استفاده می کنند ومصالح آنها را فدای امیال شوم خود می نمایند چون غرق شدن مردم در مسائل بی بندوباری و غیره آنچنان سرگرم کننده است که هرگز به آنها فرصت نخواهد داد که درباره مصالح حیاتی واساسی خود به تفکر بپردازند وازنقشه هایی که دشمن برای آنان کشیده است آگاه شوند.

اشاعه اینگونه مسادل مخصوصا در جوامعی که فرهنگ ضد استثماری دارند همانند کشور عزیزمان ایران اسلامی ، با اهتمام خیلی بیشتر انجام می گیرد چنانکه می دانید سیاستمداران آمریکایی برای نا بود کردن جوانان و خانوادهای ما از هیچ کوششی دریغ نکرده اند ودراین راستا بودجه های کلانی را نیزدر نظر گرفته اند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( یکشنبه 85/12/13 :: ساعت 4:7 عصر )
»» نان وماست برای چند نفر؟!

 

   دودهک جمعیت کشور بسیار کم درآمدبوده ونزدیک 5/4 میلیون نفر بادرآمدروزی کمتر ازهزارتومان........

   یعنی قوت غالب دو دهک جامعه را فقط نان وحداکثر نان وماست تشکیل می دهد.

   به گفته یکی از مسئولین کشور،ایران، امروز ظرفیت تامین نیازمندیهای سیصد میلیون نفرجمعیت درکشوررادارد
   پس چرا برای هفتاد میلیون........
   چرا کشور عزیزمان ایران با در دست داشتن بزرگترین ذخایر انرژی از جمله نفت و گاز همچنان در جدول کشورهای
   غنی جای دارد، ولی فقر ونابرابری در آن بیداد می کند.
   شاید باور نکنید 8/1 درصدجمعیت ایران زیر ( خط فقر شدید ) قرار دارند،یعنی جمعیتی که در تامین حداقل کالری
   مورد نیاز انسانی در زندگی عاجزند.
   براساس آخرین آمارها، بیش از یک میلیون نفر از جمعیت کشور، زیر خط فقر مطلق به سرمی برندو این ارقام در 
   کشوری که غنی ترین منابع را در خود جای داده ودر انظار دیگران،یکی از کشورهای ثروتمند جلوه می کند،
   فی الواقع تناقضی بس آشکار است.
   بانک جهانی بامطالعه ای که در ایران و با پیش فرض این که فرد بایک دلار در روز می تواند نیاز کالری دو هزار تا
   دوهزاروسیصد کالری را تامین کند، محاسبه کرده که 8/1 درصدجمعیت ایران (بیش از یک میلیون نفر) زیر خط
   فقر شدید قرار دارند وبه عبارتی دیگر فاقد سیری شکمی در ایران هستند،چه برسد به تامین سایر نیازها(!)
   طی محاسبه ای دیگر با برآورد میزان دو دلار درروز به این نتیجه رسیده است که میزان جمعیت زیر خط فقر5/11
   درصدجمعیت یا حدود8 میلیون نفر هستند.
   و اما بر اساس برآورد وزارت رفاه وتامین اجتماعی حدود 14 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر به سر
   می برند. ومرکز آمار ایران طی مطالعه ای که بر اساس هزینه درآمد خانوار انجام داده اعلام کرده که 12درصد
   خانوارهای شهری و10 درصد خانوارهای روستایی زیر خط فقر مطلق به سر می برند.
   اگر خوشبینانه به ارقام نگاه کنیم،دیده می شود که حدود 10 میلون نفر از جمعیت هفتاد میلیونی ایران 
   نیازهای اولیه خود را ندارند.
   اما بانک جهانی وضع را خطیر تر عنوان می کند چرا که آنها 2/14 درصد جمعیت شهرها و 7/31 درصدروستاها
   ودر کل کشور 29 درصدجمعیت ( 15 میلون نفر ) را زیر خط فقر مطلق برآورد می کند.
   امام علی(ع)می فرمایند:
   ( حق وسیع ترین واژه ها در توصیف وتنگ ترین در عمل است )عدالت و قسط از مصادیق بارز حق و مشمول این
   کلام مولاست و از این روست که در توصیف آن هزاران سخن وشعارگفته می شود اما در مقام عمل کمتر 
   نصیبی عاید عامه مردم و به ویژه تهیدستان و مظلومان نمی شود.
   مردم ایران بیش از یک صد سال پیش برای دستیابی به ( عدالتخانه ) قیام کردند وراه ها پیمودند اما هنوز به
   تحقق آرمان ( عدالت ) چشم دوخته اند و برای دستیابی به آن روز شماری میکنند.به امید آن روز یا علی...
   
 

  



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( یکشنبه 85/11/29 :: ساعت 9:37 صبح )
»» زندگی مر فهین بی درد

 زندگی مر فهین بی درد

 

 مرفه های بی درد خوشحال می باشند که در عصری زندگی مکنند که ساختما نهایشان بلند تر شده و خیابانهای

 شهرشان تبدیل به بزرگراه های عریض وطویل شده تا فرزندانشان  در آن با ماشینهای گران قیمت وبنزین ارزان

 سوبسید دار ، گاز داده وبا رفقای خود کورس بگذارند.اما نمی دانند که در مسائل اخلاقی دارند سیر نزولی را طی می کنند.

آنها تلاش دارند تا پول هایی را که ازگرده مردمان شهرشان با گران فروشی ، کم فروشی و دلالیهایی که هیچ گونه تاثیری -

در کالا نداشته و غیره بدست آورده اند راخرج کنند اما نمی دانند که چیز کمتری بدست می آورند. باتوجه به اینکه بیشتر-

خرید می کنند اما لذت کمتری می برند ویا لذتهای کوتاه وگذرا وباز بدنبال چیزی نو و خرجی دیگر تا ارضا شوند.

آنها کسانی هستند که زیاد می خورند ، اسراف می کنند، دیوانه واررانندگی می کنند ، زمان زیادی را پای ماهواره می گذرانند-

اما کمتر مطالعه وعبادت می کنند.

دارائیها یشان را از راه های مختلف وبا توجیهات نادرست که خود یکی از عاملهای گرانی می باشد ، انباشته می کنند واین-

خود فشاراقتصادی را برای قشر مستضعف بدنبال دارد.

اینان بیشتر یاد گرفته اند که چگونه زندگی کنند، اما چطور زندگی کردن را یاد نگرفته اند.آنها راه چگونه پول دار شدن و-

سرکیسه کردن و هزارویک کار دیگررا رفته اند ولی در پالایش روح خود غافلند.آنها به دنبال چیزی می گردند اما نمی دانند-

به درستی چه چیزی و فقط خود را گول می زنند.

آنها آدمهایی پر خور،چاق و دارای شخصیتی کوچک اما دارای سودهای کلان می باشند. با توجه به اینکه خوب پول در می آورند-

اما آسوده نیستند.

آنها .....................چه بگویم

 

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( سه شنبه 85/10/26 :: ساعت 5:30 عصر )
»» نقش ترس مردم آمریکا در سیستمهای کاخ سفید

 نقش ترس مردم آمریکا در سیا ستهای کاخ سفید!

 

ترس ابعاد گسترده ای دارد.دومورد مهم آن در آمریکا ترس اقتصادی و ترس جانی است.

نمونه های زیادی است که مردم آمریکا وقتی می ترسند که سیاستی از سیاستهادولت بر اقتصاد آمریکا اثر منفی بزارد دراین موقع فشارهایی را به دولت وارد می کنند تا اون سیاست خاص راکنار بگذارد.

ولی بعضی مواقع ترس از مال قدرت کافی ندارد و در مقابل ترس از جان تسلیم میشه،این ترسها تا اندازه ای مفیدند ولی مثل همه چیزوقتی دیگه از حد بگذرند خطر ناک می شوند.

ترس مردم آمریکا از جان فرزندانشان در ویتنام باعث پایان جنگ شد ترسی که هنوز بعداز سه دهه تودل مردم آمریکا هست وحتی می تواند نتیجه انتخابات را هم عوض کند.

اما این ترس برای ما خوب است یا بد.

ترس مردم امریکااز ایران  ویا هر کشور مسلمان ، بزرکترین خطر برای اون کشوره ، چرا ؟ چون می تواند جنگ طلب های کاخ سفید رو در متقاعد کردن مردم آمریکا کمک کند. ولی سیاست فعلی ایران توانسته این ترس را تا حدود زیادی از بین ببرد.بلوک شرق هم بارها از این ترس مردم آمریکا استفاده کرده که به عنوان بزرگترین نمونه اش از بحران موشکی کوبا نام برد.این بحران موشکی ترس مردم آمریکا از بمب اتمی رو بیدار کرد و درزمان خودش باعث کم شدن تنش میان شرق وغرب شد چون مردم آمریکا نمیتوانستند ریس جمهوری رو قبول کنند که جونشون رو به خطر بندازد.

مردم آمریکا میترسند چون آخرین جنگی که در خاک خودشون دیدن 2 قرن پیش بود.لذا سعی میکنند با فشار بر دولتهای خود وارد جنگ نشوند.ولی.........



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی حامدرحمت ( شنبه 85/10/23 :: ساعت 10:50 عصر )
<   <<   11   12   13   14   15      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرگ بر آل سعود
حق و حقوق خانمها
چند نکته
عشق حسین
دسته کلید
نکته
خائن به وطن ، همه جا ، نزد همه و همیشه منفور است!
ازغدی: شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند
فدائیان اسلام
اجرای حکم اسلام در حکومت طاغوت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 83
>> بازدید دیروز: 117
>> مجموع بازدیدها: 372195
» درباره من

یادداشتهای من

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسین[5] . آمریکا[3] . شهادت[3] . یهود[3] . محرم[2] . مظلوم[2] . معرفت[2] . ندارد[2] . شیطان بزرگ[2] . شیعه[2] . صهیونیست[2] . بنزین[2] . آزادی بیان[2] . عزت[2] . علی[2] . فلسطین[2] . امام حسین[2] . امام رضا . امام رضا(ع) . امربه معروف ونهی از منکر . انسان . اوباما . ای شما ایکه . ای کسانی که . ایران . ایمان . بردگی . آمریکا . ائمه اطهار . ابی عبدالله . اختلاف سیاسی و مذهبی . ارزش . استثمار . اسرائیل . اصل هشتم . افزایش قیمت . حسین(ع) . حسینی . حضرت محمد(ص) . خدا . خودپرستی . خودنمائی . درد . دروغ . دین_سکوت . ذلت . رئیس جمهور آمریکا . رانت خواری . رمضان . رمی جمرات . رنگارنگ . زیبایی . زینت . سازمان تمانی . سازمان کهیلا . شعار . شکست . قانون اساسی . قدر . قطره چکان . قمه زنی . قیامت . کربلا . کفش . گران فروشی . گریه . مجلس . غدیر . فرانسیس فوکویاما . فرهیخته . فساد مالی . فعالیت اقتصادی . عشق حسین . آسمونی . ترس . تروریسم . تعزیه . تلویزیون سلام . تنهایی . توانمندی . توبه . توطئه . جامعه فرهیخته . جهان . چشم چرانی . چهره . حجاب . صیاد . طرح اقتصادی . ظلمکم فروشی . عاشورا . عباسی . عزاداری . صلوات . نظارت . نقد . هدفمند کردن یارانه ها . هنر . هوشمندی . وداع . ولایت فقیه . مهدویت . مهم و مهمتر . مداحی . مدیریت . آبرو .
» آرشیو مطالب
طنز سیاسی
طنز اجتماعی
آموزشی
سیاسی و اجتماعی
مذهبی
اد بی
قصه
یک نکته
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب