درد علی(ع) دو گونه است: یک درد،دردیست که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند، و درد دیگر دردیست که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده....و بناله درآورده است. ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میکند.
اما، این درد علی نیست.
دردی که چنان روح بزرگی را بناله آورده است،«تنهائی» است، که ما آنرا نمیشناسیم!
باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را؛
که علی درد شمشیر را احساس نمیکند،
و...ما
درد علی را احساس نمی کنیم.
(دکتر علی شریعتی)
خورشید چراغکی زرخسار علیست
مه نقطه کوچکی زپرگار علیست
هرکسی که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علیست
( عید غدیر مبارک )
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است... .
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد(خطبه ی غدیریه)