زندگی مر فهین بی درد
مرفه های بی درد خوشحال می باشند که در عصری زندگی مکنند که ساختما نهایشان بلند تر شده و خیابانهای
شهرشان تبدیل به بزرگراه های عریض وطویل شده تا فرزندانشان در آن با ماشینهای گران قیمت وبنزین ارزان
سوبسید دار ، گاز داده وبا رفقای خود کورس بگذارند.اما نمی دانند که در مسائل اخلاقی دارند سیر نزولی را طی می کنند.
آنها تلاش دارند تا پول هایی را که ازگرده مردمان شهرشان با گران فروشی ، کم فروشی و دلالیهایی که هیچ گونه تاثیری -
در کالا نداشته و غیره بدست آورده اند راخرج کنند اما نمی دانند که چیز کمتری بدست می آورند. باتوجه به اینکه بیشتر-
خرید می کنند اما لذت کمتری می برند ویا لذتهای کوتاه وگذرا وباز بدنبال چیزی نو و خرجی دیگر تا ارضا شوند.
آنها کسانی هستند که زیاد می خورند ، اسراف می کنند، دیوانه واررانندگی می کنند ، زمان زیادی را پای ماهواره می گذرانند-
اما کمتر مطالعه وعبادت می کنند.
دارائیها یشان را از راه های مختلف وبا توجیهات نادرست که خود یکی از عاملهای گرانی می باشد ، انباشته می کنند واین-
خود فشاراقتصادی را برای قشر مستضعف بدنبال دارد.
اینان بیشتر یاد گرفته اند که چگونه زندگی کنند، اما چطور زندگی کردن را یاد نگرفته اند.آنها راه چگونه پول دار شدن و-
سرکیسه کردن و هزارویک کار دیگررا رفته اند ولی در پالایش روح خود غافلند.آنها به دنبال چیزی می گردند اما نمی دانند-
به درستی چه چیزی و فقط خود را گول می زنند.
آنها آدمهایی پر خور،چاق و دارای شخصیتی کوچک اما دارای سودهای کلان می باشند. با توجه به اینکه خوب پول در می آورند-
اما آسوده نیستند.
آنها .....................چه بگویم