زمانی روسای دو شرکت در یک صنعت با هم رقابت می کردند. این دو رئیس تصمیم گرفتند که به دامن طبیعت پناه ببرند ، در آنجا چادر بزنند و در باره ادغام احتمالی دو شرکت به بحث بپردازند. این دو نفر در نقطه ای دوردست در دل جنگل های انبوه چادر زدند ، ناگهان متوجه شدند که یک خرس قهوای رنگ در برابر آنها روی دو پای عقب خود ایستاده و خرناس می کشد . اولین رئیس به سرعت یک جفت کفش ورزشی از کیف دستی بیرون آورد. دومین رئیس گفت : جناب شما نمی توانید از یک خرس تندتر بدوید. رئیس اول پاسخ داد شاید من نتوانم از این خرس تندتر بدوم ، ولی تردیدی ندارم که می توانم تندتر از شما بدوم.