سی و پنج سال پیش (سال 1358) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید.
یکی از این قوانین،اصل هشتم در مجلس خبرگان قانون اساسی با پنجاه رای موافق وسه رای مخالف و دو رای ممتنع به تصویب رسید اما در طول هشت دوره چهار ساله مجلس شورای اسلامی هیچ کدام از گروهها و جناهها حاضر نشدند ( شرایط ، حدود و کیفیت ) آن را به تصویب برسانند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، اصل هشتم :« در جمهوری اسلامی ایران ، دعوت به خیر ، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ایست همگانی و متقابل برای مردم نسبت به یکدیگر ، شرایط و حدود و کیفیت آنرا قانون معین می کند. والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض ، یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» . اکنون در استانه سی سالگی انقلاب ، این اصل هنوز هم یکی از آن چند اصل مغفول قانون اساسی است که هیچ قانون عادی برای آن وضع نشده است.
بسیاری از اصول قانون اساسی ما ، اصولی هستند که می توانیم عین آنها یا مشابه شان را در قوانین اساسی کشورهای دیگر هم پیدا کنیم. اما بعضی شان زائیده تفکر انقلاب اسلامی اند و شاخص تمایز ما از دیگر نظامها ، مثل اصل « ولایت فقیه » ، « حمایت از مستضعفان جهان ( بند 16م از اصل سوم ) » و... .
در میان اصولِ « به قانون در نیامده » یا « به قانون در آمده اما عمل نشده »ی قانون اساسی ، از هر کدام از این دودسته ، اصولی می بینیم؛ و یکی از مهمترین این اصول ویژه ی جمهوری اسلامی ، همین اصل هشتم است.
« ویژه » بودن این اصول ، هم کار قانون گذاری را سخت تر میکند- چرا که باید برای شان راه های ناپیموده را رفت- و هم مهمتر – چرا که باید تحقق بخش آرمان های بلندمان و سند کار آمدی نظام ویژه مان باشند. و همین مهمتر بودن، کافی است تا « سخت تر» بودن را مانع کار تقنین و اجرا ندانیم و بوسیله آن ، بهانه ای برای تاخیر نتراشیم.