روایتی از معصوم علیه السلام است با این مضمون که " الدنیا راس کل خطیئه" دنیاطلبی سر منشاء همه لغزش ها است. این تعبیر خود برای توصیف فساد فرهنگی در هر دو وجه آن – فساد در محتوا و جسم فرهنگ- کافی است. دنیا طلبی اگر وارد بدنه و جسم نهادها و دستگاه های فرهنگی گردد، نتیجه اولیه و کوتاه مدت آن عملکرد فشل دستگاه و نتیجه بلند مدت آن تغییر محتوای تولیدی فرهنگی به تناسب سمت و سویی است که بدنه در آن جهت حرکت می کند. به عبارت بهتر این امکان وجود ندارد که بدنه یک نهاد فرهنگی به سمت دنیاطلبی و مظاهر آن گرایش پیدا کنند و حاصل فعالیت آن در جهت عکس باشد، چه، از کوزه همان برون تراود که در اوست.
حال باید به متن اتفاق بر گردیم. گفتیم جریان فساد فرهنگی در جامعه ایران پس از انقلاب دیرپا تر و موثر تر از فساد اقتصادی بوده است. در حقیقت این طور اشاره شد که اساسا همه انواع فساد ها از فسادهای اقتصادی گرفته تا سیاسی، اجتماعی و اخلاقی همه به نوعی مولود و نتیجه فساد در فرهنگ هستند.
این که یک مسوول در کشور دست به زد و بند، ویژه خواری و ... بزند ناشی از فرهنگی است که در جامعه جریان پیدا کرده ، اگر دقیق تر نگاه کنیم همیشه فرهنگ مصرفی و زیاده خواهی منجر به تولید بیشتر نخواهد شد – که در مورد تولید بیشتر و ذاتی بودن ارزش آن باید بیش از این تامل کرد- بلکه در حواشی خود فزون طلبی هایی را با خود دارد که گاه از خط قرمز های قانونی عبور می کند. بالاخره طمع داشتن هر چه بیشتر می کوشد که از حصار زمان نیز بگریزد و تا آن جا پیش می رود که فاصله میان آرزو و کامیابی را به حداقل برساند. از سوی دیگر وجود چنین تمایلاتی با همه گیر شدن خود به عنوان هنجار اجتماعی تبدیل شده و در فرهنگ اجتماعی تاثیر گذار شده و جایی برای خود دست و پا می کند. یک تعامل دو سویه رفتار فاسد و ساز و کار فرهنگی متناسب با آن برقرار می شود. از سویی رفاه طلبی و تجمل گرایی به فرهنگ غالب تبدیل می شوند و به عنوان ارزش تبلیغ و ترویج می شوند و از سوی دیگر تلاش لجام گسیخته برای دستیابی به آنها اولویت های دیگر فرهنگی را محو کرده و از صحنه خارج می کند.
این تعبیر امام – رحمه الله علیه – که تاکید می کنند، مبارزه با رفاه طلبی جور در نمی آید، ناظر بر همین مساله است؛ تضاد میان این دو اولویت باعث کنار رفتن یکی در صورت بروز دیگری می شود. حال اگر فساد رفتاری و فساد در انگیزه ها در خود دستگاههای فرهنگی اتفاق بیفتد سرعت غلبه فرهنگ جدید چندین برابر خواهد شد و به همین نسبت جامعه آمادگی لازم را برای پذیرش انواع دیگر فساد پیدا می کند.