بنام خدا
لباس انسان، پرچم کشور وجود اوست؛پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند.هم چنان که هر ملتی با وفاداری واحترام به پرچم خود اعتقادش را به هویّت ملی وسیاسی خود ابراز می کند،هر انسانی نیز،مادام که به یک سلسله ارزش های خوب یا بد معتقد ودل بسته با شد،لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.
اینک تمدن غرب چنین وانمود می کند که می خواهد برای انسان لباس بدوزد،اما در حقیقت به جای آن که لباس بر تن او کند،اورا برهنه ساخته است و هیچ کس جرئت
نمی کند فریاد برآورد که لباسی در کار نیست و حاصل این همه مود و پارچه وچه وچه،
برهنگی انسان است. آیا مردمی پیدا می شوند که صداقتی کودکانه داشته باشند و در مقابل جهانی که برهنگی را لباس می داند،جرئت کنندو فریاد بر آورند؟
چرا آن مردم،ما نباشیم؟
بر گرفته از کتاب«فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ» نوشته حداد عادل.