سلام
دوباره اومدم
چیه! دنبال چی می گردی؟
چیزی گم کردی؟
یا نه گُم کرده ای داری!
فهمیدم،دنبال چیزی می گردی ولی نمی دونی چی!
اینکه مشکله همه است!
دنبال چیزی می گردی که دلیل همه چیز باشه
چیزی که بشه با اون آروم و راحت بود
و حتماً چیزی که همه دنیا توی اون جا بگیره!
پس معطل نشو
دیر میشه ها،بگرد تا پیدا کنی
همه جا رو گشتم و به حرف همه گوش دادم ولی…
تا اینکه تو جزیرة العرب یه نشونی ازش پیدا کردم
رفتم دنبالش
فکر می کنی چی شد
خب معلومه اونجا،اونجا کسی را دیدم که آرامش دنیارو داشت
اسمش رو پرسیدم
گفت:محمد بنده خدا
دلم هورٌی ریخت پائین
گفتم: این آرامش از کجا اومده؟
گفت:میخواهی پیدا ش کنی؟
گفتم خوب معلومه
گفت باید تو وجود خودت دنبالش بگردی!
گفتم آخه چطوری؟
یک کتاب بهم داد
روی کتاب نوشته بود(قرآن)
گفتم خب حالا!؟
گفت این کتاب کمکت میکنه و راه رو نشونت میده.
پرسیدم:راه؟راه کجارو؟
گفت راه رسیدن به خودتُ
بعد لبخندی زد.لبخندی که کل جهان رو میشد در اون
دید.
کتاب رو باز کردم اولین جمله اش همه چیز رو نشونم
داد(بسم الله الرٌحمن الرٌحیم)
به نام خداوند بخشنده مهربان.
اونوقت آروم گرفتم.