آورده اند که در زمان سلطان طمغاچ،خان سمرقند،وقتی جماعتی از قصابان شهر شرح حال به خدمت او بردند که: ما گوسفند می خریم و می کشیم و گوشت می فروشیم و ما را سودی باقی نمی ماند.اگر پادشاه اجازه فرماید تا قیمت گوشت را گرانتر کنیم،هزار دینار به خزانه می رسانیم. پادشاه فرمود که«زر به خزانه باید رسانید و بدان قیمت که می خواهید گوشت فروشید.»چون زر به خزانه رسانیدند چیزی در نرخ گوشت در افزودند،پادشاه در شهر ندا فرمود که:«هر که از قصابان گوشت بخرد،بفرماییم تا او را مجازات کنند.»بنابر این هیچ کس از قصابان گوشت نخرید و در هر محله ای پنج شش تن به مشارکت گوسفندی می خریدند و گوشت قسمت می کردند و قصابها را گوشتها فاسد می شد. و البته کسی از ایشان چیزی نمی خرید. پس دادن مالی دیگر قبول کردند تا اجازه یافتند که به همان قیمت اول بفروشند.و چون این کار به این ترتیب پایان یافت،طمغاچ گفت :نیکو نمی بود که ما تمامی مردمان خود به هزار دینار می فروختیم.