...من از ازدواجم 35 سال میگذرد و بسیار خوشبخت هستم و همسرم گل سرسبد خونمون است . خدا دوتا پسر خیلی خوب نصیب ما کرد و بسیار از این بابت شکر گذاریم ولی خیلی دوست داشتیم که خدا دختری هم به ما بدهد اما حتی پسر بزرگم هم خدا دوپسر بهش داد و پسر کوچکم که هنوز فرزندی ندارد. خلاصه تا اینکه توی این جند ماه اخیر به خاطر اختلافی که بین یکی از زوجهای جوان فامیل رخ داد و ما هم از نزدیکان آنها بودیم ناخواسته در کنار مشکل بوجود آمده قرار گرفتیم هرچند که حدود 6 سال قبل هم بین آنها اختلاف افتاده بود و با رفت و آمدهای بسیار مشکل پیش آمده حل شد اما بازهم آقای خونه که حالا شلوارش دوتا شده بود و دارای تمکن مالی خیلی خیلی خوبی شده ، فیلش یاد هندوستان کرده و شروع به اذیت و آزار همسرش و دو فرندش برآمده و اینکه به شکلهای مختلف از ضرب و جرح و فحاشی و محدودیتهای بسیار زجر آور گرفته تا چند بار از خونه بیرون کردن همسرش به هر حال طاقت همسرش تمام شد و از او شکایت کرد چه بگویم بعد از دیدن چند وکیل مرد و زن و تهیه صورتجلسه توسط پلیس و غیره تازه من متوجه شدم که چقدر قانون در خصوص احقاق حق خانمها ضعیف است و یا ضعیف عمل میکند و چقدر خانمها حقوق شان پایمال میشود و قانون در خصوص گرفتن حق و حقوق خانمها که از طرف همسرشان مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند ضعیف عمل میکند تا اینکه زن مجبور میشود به خاطر اینکه به جهنمی که همسرش برایش بوجود آورده بازنگردد از حقوق حقه خود مهریه و غیره بگذرد. خلاصه دیشب تا صبح نخوابیدم و گفتم خدایا اگر به من دختر داده بودی و این نا حقی ها را میدیدم یا خودم را میکشتم یا دیگران را، لذا گفتم شکر...
سه تا ( خ ) را هیچوقت فراموش نکن:
خدا...خوبی...خنده...
از سه تا ( ج ) همیشه بترس:
جهل...جنگ...جفا...
برای سه تا ( و ) ارزش قائل باش:
وقت...وفاداری...وجدان...
تو زندگی عاشق سه تا (ص) باش:
صداقت...صلح...صمیمیت....
سه تا ( الف ) را در زندگی از دست نده :
امید....
اصالت...
ادب...
سه تا ( ش ) تو زندگی خیلی تاثیر داره:
شکر خدا...شجاعت...شهامت...
آرزوی من برای شما سه تا ( س ):
سعادت...سلامتی...سزبلندی...
ما که از عشق حسین (ع) دم میزنیم
کوچه ها را رنگ ماتم میزنیم
پس چرا هر لحظه با رفتار خود
بر دل صاحب زمان (عج) غم میزنیم
در یک شب تاریک مردی در پیاده رو خیابانی پای تیر چراغ برق دنبال چیزی می گشت. رهگذری او را دید و پرسید: دنبال چه می گردی؟ مرد گفت : دنبال دسته کلیدم می گردم. رهگذر پرسید : آن را اینجا گم کردی ؟ مرد گفت: نه ، فکر کنم چند قدمی عقب تر ، از دستم افتاده باشد. رهگذر پرسید : پس چرا اینجا دنبال آن می گردی؟مرد گفت: چون اینجا نور بیشتر است.( شرکتها و سازمانها اغلب در حوزه دانش و تجربیات خود دنبال راه حل مسائل می گردند در حالیکه ممکن است یافتن راه حل ، به دانش،رویکرد و تفکر متفاوتی نیاز داشته باشد)
چگونه می توان کارمندان را به در میان گذاشتن اندیشه های خود و یا صحبت کردن در مورد مشکلات تشویق کرد؟
بهترین راه برای ایجاد جریان سیالی از افکار و اطلاعات از جانب کارمندان در ارتباط با مشکلات موجود، آن است که از آنها بپرسید.حتی اگر مجبور شدید ، برای پیشنهادات، به سوی کارمندان دست گدایی دراز کنید.بر دیدگاه هایی که از طرف کارمندان ارائه می شود خرده نگیرید .همه پیشنادهایی که دریافت می کنید ، پایدار نخواهند بود و برخی نیز اساسا قابل اجرا نیست، اما خرده گرفتن شما سدی خواهد بود. در برابر این جریان وقتی افکار عرضه میشود ، بی درنگ به سراغ سرچشمه آنها بروید.
ار کارمندی که با نظریات خود پیش شما می آید تشکر کنید. اگر یک اندیشه کامل نباشد ، با کارمندان در مورد امکان تکمیل آن صحبت کنید.به او قول دهید که زمان معینی دوباره به سراغش خواهید رفت و به قول خود پایبند باشید
گویند روزی تیمور خان، با لشکریانش، شهری را به محاصره درآورد. هر چه کرد، نتوانست مقاومت اهالی شهر را بشکند تا آن جا را اشغال کند .
چند روزی بدین روال گذشت، ناگهان خبر آوردند عده ای از داخل شهر آمده اند. آنها را نزد تیمور بردند. تعداد اندکی از اهالی شهر بودند. با دیدن تیمور، با ذوق و شوق به او گفتند:
- آی تیمور جهان گشا ... الان به راحتی می توانی قدم بر شهر ما بگذاری. ما آن عده را که در برابر شما مقاومت می کردند، کشتیم و تعدادی را هم اسیر کرده و خدمت شما آورده ایم. حال قدم بر دیده ما نهاده، شهر و دیار ما را نیز بر فتوحات خویش بیفزایید.
تیمور که این گونه دید و شنید، برآشفت و با عصبانیت دستور داد تا گردن همه آنان را بزنند.
همراهان تیمور از چنین فرمانی تعجب کردند و از او پرسیدند:
- تیمور بزرگ، چرا فرمان قتل اینان را می دهی؟ اینان که به شما خدمت کرده و اهالی شهر خویش را کشته یا اسیر کرده و کار ما را برای فتح شهر آسان کرده اند.
تیمور گفت:
"این بی شرفها که به هموطنان خویش این گونه خیانت کرده اند، خدا می داند فردا با ما چه خواهند کرد! پس قبل از هر کاری، سریع گردن این خائنان به وطن خویش را بزنید."
اعضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اگر در طول تاریخ شیعه فداکاری نمی کرد اسلام مانند مسیحیت می شد و لذا شیعه را نباید از گزینه نظامی ترساند .به گزارش فرهنگ نیوز،حسن رحیم پور ازغدی ظهر پنجشنبه در جمع اعضای بسیج و پیشکسوتان نیروهای مسلح سپاه پاسداران که در پادگان شهید برونسی برگزار شد بیان کرد: تشیع از لحاظ نظامی و از لحاظ اعتقادی کمک زیادی تاکنون به اسلام کرده است.
وی با بیان اینکه برخی افراد تشیعی را ایجاد کردند که در زیارت و روضه خوانی خلاصه شده است افزود: تشیع ساخته و پرداخته این افراد و مسلمانی آنها فقط زمانی نمایان می شود که برای آنها ضرری نداشته و نیازی به جهاد مالی و جانی نداشته باشند. وی با اشاره به اینکه دشمن از انقلاب ایران بسیار ترسیده و معتقد است که شهرهای بغداد، بیروت، غزه، کابل و صنعا به اردوگاه انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده است ادامه داد: هرچند که این حرف ها به دلیل ایجاد دشمنی است اما در عین حال عظمت انقلاب را نشان می دهد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در زمان انقلاب عده ای از شعار مرگ بر شاه هراس داشتند و معتقد بودند که این گونه شعار ها هزینه زیادی را در بر خواهد داشت، این عده بعد ها همین نظر را در مورد شعار مرگ بر صدام داشتند اما همگان دیدند که این شعار ها هر چند هزینه داشت اما به ثمر نشست.ازغدی گفت: امروزه نیز عده ای معتقدند که باید شعار های خود را عوض کنیم زیرا آنها خیلی تند هستند.
شرایط حساس کنونی تمام نشدنی است
این استاد دانشگاه همچنین با در پاسخ به افرادی که می گویند تا چه زمانی باید شرایط حساس کنونی را تحمل کرد و چرا این شرایط تمام نمی شود نیز گفت: به واسطه استقلال و گرایشی که همواره به دین اسلام وجود داشته و دشمن تاب و تحمل آن را ندارد این شرایط تمام نشدنی است.
وی اذعان کرد: همچنین در پاسخ به عده ای که می گویند چرا مسائل هسته ای را به غیرت و آبروی کشور ارتباط می دهیم باید اذعان داشت آنها نمی دانند که بحث چند کیلومتر خاک و یا چند تعداد سانتریفیوژ نیست بلکه پای عزت و آبروی یک ملت در میان است.وی بیان کرد: اگر ملت عراق در زمان صدام قیام می کردند بسیار کمتر از حال خسارت می دیدند و اشکار است که افغانستان و عراق هر کدام چندین میلیون کشته دادند اما هیچ چیزی به دست نیاوردند در حالی که ایران اسلامی با اهدای 500 هزار شهید پیشرفت و سربلندی آن زبان زد همگان شد.عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار کرد: آن فرد یا ملتی که به خاطر امنیت شخصی دیکتاتور را تحمل می کنند در آینده نزدیک نه تنها امنیت نخواهد داشت بلکه ناموس آنها نیز دیگر حریم امنی نخواهند داشت.
هر فردی به اصول خود پایبند بماند شهید محسوب می شود
وی ادامه داد: فرق مجاهد اسلامی با سایر تشکل ها در اخروی بودن هدف آنها است و در همین راستا در مفاهیم نظام اسلامی گفته شده که هر فردی تا آخر عمر پای اصول خود بماند شهید محسوب می شود.ازغدی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران حاصل فداکاری افراد زیادی بود اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران را پرحرف ها و وراج ها نجان ندادند بلکه فداکاران و افراد ایثارگر به ثمر رساندند.
وی گفت: انقلاب اسلامی به دست انسان هایی به پیروزی رسید که خود و خانواده شان هزاران مشکل را تحمل کردند و بعد انقلاب نیز از نظر ها پنهان شدند و این عده مصداق کسانی هستند که در زمین گمنام اما در آسمان معروف هستند.عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اذعان کرد: آنهایی که کاری برای انقلاب و یا در دفاع مقدس انجام دادند و امروز از بی محلی ها و کنایه ها رنج می برند مطمئن باشند که لحظه لحظه فداکاری و یا حتی غصه خوردن انها در دفتر خداوند ثبت شده و اجر آن را خواهند گرفت.
گفت « برادران فعالیتهای پراکنده و شخصی فایده زیادی ندارد باید برای کارها و مبارزاتمان برنامه منظمی داشته باشیم ». سید حسین امامی با شور و هیجان خاصی برخاست و گفت :
_من به همه مقدسات قسم می خورم که برای برپایی حکومت اسلامی قیام کنم ، اگر چه در این راه فدا شوم .« جانها فدای اسلام ». سید پس از چند لحظه سکوت ادامه داد: « برادران ، من حضرت سیدالشهدا(ع) را در خواب دیدم که بازوبندی بر دست راست من بستند.» بغض گلویش را گرفت ، همه با بی صبری به او نگاه می کردند، نواب بر خود مسلط شد و گفت:
_ روی آن نوشته بود، « فدائیان اسلام »
(نگاهی به زندگی و مبارزات شهید نواب صفوی)
اصرار کسروی بر گفتارها و رفتارهایش مثل تاسیس مذهب « پاک دینی » ، یا ادعای پیامبری ، و حمایت رژیم از او ، نواب را به این نظریه معتقد کرد که کسروی ساخته و پرداخته ای مثل میرزا علی محمد باب است.
هزینه اجرای حکم را علما دادند. 13 دینار شهید آیت الله مدنی ، 2 دینار آیت الله سید ابوالقاسم خویی ، 50 تومان هم یکی دیگر از علمای نجف. اسلحه خریداری و حکم ارتداد اجرا شد.
اعدام انقلابی کسروی چنان شورو نشاطی در جامعه دینداران به وجود آورده بود که همه را برای آزادی عاملین قتل به تکاپو واداشت. سیل تلگرافها، نامه ها ، فتواها و طومارها از نجف و شهرستانها برای آزادی دستگیر شدگان، دادگستری را تسلیم کرد. با راهنمایی قضات بیش از صد تن خود را شریک جرم معرفی کردند. بازاریان اطلاعیه دادند که یک عید بر اعیاد مسلمین اضافه شده و...
دادگاه پس از هشت ماه برای متهمین اصلی ، قراری معادل هفتاد هزارتومان وجه الضمان صادر کرد که بازاریان فورا پرداختند. اما پیش از آن با فشار مردم از 7 نفر دستگیر شده ، دولت پنج نفر را آزاد کرده بود.
