ای شاهد جان باز آ در غیب جهان کم زن
نقش رُخ زیبا را در پردۀ عالم زن
راز ابدیّت را ، در پرده نهان گردا ن
یا رُخ به جهان بنما وز سرّ ازل دم زن
اوضاع جهان بنگر در هم شده چون زُلفت
برنظم جهان دستی بر طُرّۀ پُر خم زن
چون دلبر آفاقی مَشکَن صف دلها را
چون کعبه عُشّاقی حرفی ز صفا هم زن
از ابلق نُه گردون جولان به جهان تا کی
زان موکب ازرق سوز بر اَشهب و اَدهم زن
( این قصیده سروده آیة الله الهی قمشه ای است)