معروف بن فیروز کرخى، مشهور به معروف کرخى ، از زاهدان و صوفیان نامدار قرن دوم هجرى است .ولادتش در محله کرخ بغداد بود و به دست امام هشتم، على بن موسى الرضا(ع) توبه کرد و به مقامات بالاى عرفانى رسید .به نیکوکارى و خدمت به مردم مشهور بود . وى در سال 200 هجرى قمرى درگذشت.
نقل است که روزى با جمعى مىرفت. جماعتى از جوانان فاسد و گنه کار را دیدند . وقتى به لب دجله رسیدند، یاران گفتند یا شیخ دعا کن تا خداوند این جوانان را که در فساد غرقاند، در دجله غرق کند و شومى آنان را از سر مردم شهر بردارد .
معروف کرخى گفت: دستهاى خود را بالا برید تا دعا کنم و آمین گویید . یاران دستهاى خود را بالا بردند تا دعاى شیخ را علیه آن جوانان تبه کار، آمین گویند . شیخ گفت: الهى!چنان که این جوانان را در این جهان، عیش و خوشى دادى، در آن جهان نیز در عیش و خوشى در آر.
اصحاب حیرت کردند و گفتند: یا شیخ!این چه دعایى است که مىکنى؛ ما سر آن را ندانیم . گفت: بایستید تا بر شما آشکار شود.
چون گذر جوانان بزه کار بر شیخ افتاد، حالتى در آنان رفت . جامهاى شراب را شکستند و هر چه از آلات گناه نزد آنان بود بر زمین نهادند . سپس بر جمله آنان گریه غالب آمد و بر دست و پاى معروف افتادند و توبه کردند.
شیخ رو به اصحاب کرد و گفت: دعاى من در حق آنان، مستجاب شد . اگر بر همین توبه از دنیا روند، عیش آن جهانى آنان، تأمین است و تضمین. آیا این بهتر از آن نبود که شما مىخواستید؟ -برگرفته از: گزیده تذکرة الاولیاء، استعلامى، ص 216 . شبیه همین حکایت در کتاب اسرار التوحید، به شیخ ابوسعید ابوالخیر منسوب است و در بالا آن دو حکایت، در هم آمیخته شدهاند .