دراخبار آمده است که یکى از دانشمندان و علماى مذهبى قوم بنى اسرائیل،مردمان را از رحمت خداى تعالى نومید مى کرد و کار را بر ایشان سخت مى گرفت . هر که نزد او مى رفت تا راهى براى توبه بیابد، او همه راه هارا به روى او مى بست و به وى مى گفت: فقط عذاب را آماده باش. مرددانشمند مرد . او را در خواب دیدند. گفتند: چگونه اى و خدایت را چگونه یافتى؟
گفت: هر روز صدایى به من مى گوید: تو را از رحمت خود نومید و محروم مى کنم، آنسانی که در دنیا، بندگانم را از من ناامید کردى.برگرفته از: غزالى، کیمیاى سعادت، ج 2، ص 387
سوى نومیدى مرو، امیدهاست - - سوى تاریکى مرو، خورشیدهاست -مثنوى معنوى